|
|
|
|
|
۱۰۰ برند برتر و ارزشمند جهان 2019
شرکت مشاوره مدیریت اینتربرند Interbrand به عنوان شرکت صاحبنظر در عرصه تعریف استانداردهای برندسازی و همچنین ارائهدهنده یک استاندارد ارزش گذاری برند در جهان، لیست ۱۰۰ برند ارزشمند دنیا در طی سال 2019 را برای 20امین سالی متوالی اعلام نمود. تیم مشاوران مدیریت طبق سنوات ( ۲۰۱۳ , ۲۰۱۴ , ۲۰۱۵ , ۲۰۱۶ , 2017 , 2018 ) این اطلاعات برای شما محیا نموده است.
ارزشگذاری برند در استاندار اینتربرند بر اساس 10 معیار انجام میشود : وضوح، تعهد، حکمرانی، پاسخگویی، ارتباط، مشارکت، تمایز، انسجام، صحت و حضور. اپل به شدت از تعامل، تمایز و انسجام برخوردار بوده است.
10 مورد برتر جهان 2019 این شرکت عبارتند از :
اپل ، گوگل ، آمازون ، مایکروسافت ، کوکاکولا ، سامسونگ ، تویوتا ، مرسدس بنز ، مک دونالد ، دیزنی.
اپل قهرمان این رده بندی شد.
امسال ارزش 100 مارک برتر جهان در مجموع 2.1309 تریلیون دلار آمریکا بوده که نسبت به سال گذشته 5.7٪ افزایش داشته است.
ارزش برند اپل به 234.241 میلیارد دلار آمریکا رسید که نسبت به سال گذشته 9٪ افزایش داشته است. گوگل و آمازون در رتبه های 2 ، 3 با ارزش های تجاری به ترتیب 167.173 میلیارد دلار و 125.263 میلیارد دلار قرار گرفتند.
نسبت به ارزشگذاری 100 برند برتر در سال 2018 ، فیس بوک از رتبه نهم به رتبه دوازدهم سقوط کرد و ارزش برند با 12 درصد کاهش به 39.857 میلیارد دلار رسید.
امسال تازه واردی مانند Uber است که در این لیست رتبه 87 را دارد و رتبه 98 متعلق به LinkedIn است . در این گزارش همچنین مشخص شده است که صنعت خرده فروشی لوکس همچنان با سرعت رشد 11 درصدی نسبت به سال گذشته ، با سریعترین رشد در حال رشد است. Gucci به تنهایی شاهد افزایش 23٪ در ارزش برند خود در سال جاری بوده و به رتبه 33 رسیده است. همچنین در این لیست ، Louis Vuitton رتبه 17 و Chanel رتبه 22 را به خود اختصاص داده است.
ادامه مطلب : ۱۰۰ برند برتر و ارزشمند جهان در سال 2019
امتیاز : |
00 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
۱۰۰ برند برتر ,
برند ,
بازدید : 181
تاریخ : چهارشنبه 22 آبان 1398 زمان : 18:46 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
تفاوت بین هویت برند و مدیریت برند
تفاوت بین هویت برند و مدیریت برند یکی از ابهامات کافرمایان است. به این معنا که افراد غیر متخصص در حوزه مدیریت برند مانند طراحان وب سایت ، طراحان لوگو و حتی افرادی که از گرایشات متفاوت مدیریت به جز بازاریابی فارغ التحصیل شدهاند و اطلاع دقیقی از مدیریت برند ندارند ، یک اشتباه را به یک دانش و یک فرهنگ تبدیل نمودند.
این اشتباه بزرگ در یک جمله میتوان بیان نمود : برند یعنی طراحی لوگو و سربرگ . حال آنکه این موارد جزیی اط هویت بصری برند بوده ( منابع هویت برند ) و نه تمام آن . در ضمن هویت بصری خود بخشی از برند است.
این مشکل دو بعد دارد :
- طراحان سودجو : افرادی که با داشتن توانایی کار با نرم افزارهای گرافیکی ، تلاش دارند که با طراحی لوگو سربرگ به سود کلا برسند
- مدیران ناآگاه : مدیرانی که همه چیز برایشان فروش است ، آنان اطلاع ندارند ( نمیخوانند و یا نمیپرسند ) که با خرید ارزان یک لوگویا سربرگ ، شما برند نیستید.
در مقاله ای نیز پیشتر توضیح دادیم که لوگو همان برند نیست. شما اگر سری به سایتهای طراحی لوگو بزنید ، خواهید دید که همگی ، پیشنهاد طراحی عناصری هویت بصری برند را نیز دارند. اما آیا مگر میشود بدون استراتژی برند ، فردی برای شما هویت بصری طراحی نماید ؟ در هیچ کجای جهان ، جز در ایران این اتفاق رخ نمیدهد.
البته اگر آنان بعد از خواندن این مقاله، ادعای نوشتن استراتژی برند هم برای شما ننمایند !!
تفاوت بین هویت برند و مدیریت برند چیست ؟
درک این تفاوت بسیار مهم است. زیرا با درک تفاوت بین هویت برند و مدیریت برند ، شما میدانید که چه میخواهید و چگونه باید به آن دست یابید. یعنی استراتژی و راه دستیابی به اهداف مشخص میشود. یادتان باشد ثبات ، عامل موفقیت است ، برای اینکه کسب و کار شما به ثبات برسد باید استراتژی داشته باشید.
اگر مقالات و کتابهای دهه 60 یا 70 را مطالعه نمایید ، خواهید دید که به علت محدودیت در رسانههای تبلغاتی ، مشریان به راحتی در معرض پیام های قرار میگرفتند ، اما امروز با حجم بالای رسانه ، مصرف کنندگان در هر لحظه با چند برند در چند رسانه مواجه هستند.
نقاط تماس متفاوت و متعددی مانند باید اطمینان حاصل نمایید که هویت برند در تمام این رسانههای تبلغاتی ATL , BTL,TTL به یک شیوه استاندارد دیده شود ( بیزینس کارت ، وب سایت ، بیلبورد ، رادیو ، تلویزیون ، شبکه های اجتماعی ، روزنامه ، مجله ، نمایشگاه ، بسته بندی ، ….. )
و از سوی دیگر این هویت برند باید دارای پیامی باشد که آن پیام باید در راستای استراتژی بازاریابی و فروش سازمان خلق شده باشد. همچنین استراتژی بازاریابی و فروش باید در راستای استراتژی کلان از پیش مشخص شده باشد.
پیچیده شد ؟ بله – همینطور است
ادامه مطلب : تفاوت بین هویت برند و مدیریت برند ( عناصر هویت برند )
امتیاز : |
03 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
هویت برند ,
مدیریت برند ,
عناصر هویت برند ,
برند ,
بازدید : 168
تاریخ : پنجشنبه 20 دی 1397 زمان : 11:36 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
عناصر تجربه برند
عناصر تجربه برند شامل چه مواردی است؟ ذینفع کیست ؟
برای ایجاد و مدیریت تجربه برند Brand Experience ( تجربه برند خود یکی عناصر مدیریت برند است ) ، باید یک گام به عقب برداشته و زمینهای که برند و عناصر شکلدهنده تجربه برند در بستر موضوعی و محتوایی آن مشاهده و بررسی نمایید. در ایجاد و مدیریت تجربه برند را باید چهار عنصر کلیدی تجربه را مدنظر داشت :
-
-
-
-
با بررسی دقیقتر عناصر تجربه برند میتوان به این مطلب پی برد که در کدامیک از عناصر تجربه برند شما باید با تمرکز و برنامهریزی بهتر عمل نمایید
تشریح عناصر تجربه برند
ذینفعان کسبوکار شما در ایجاد تجربه برند بسیار مهم هستند. همدلی و همراهی پایدار ذینفعان با چشمانداز و اهداف سازمان ، برای ایجاد تجربه برند بسیار ضروری است . مدیریت برند حرفهای باید بتواند بر اساس یک برنامه مدون ، ذینفعان سازمان در مرکز برنامه برند قرار دهد و در برنامه خود یک استراتژی و چندین تاتیک اجرایی برای ایجاد تجربه برند مناسب ارائه نماید
چه کسی ذینفع است؟
هرکس که منفعت مشخصی در کسبوکار شما داشته باشد
- انجمنهای علمی
- جوامع
- مصرفکنندگان و عموم مردم
- مشتریان
- کارکنان و نمایندگان آنها
- دولتها
- انجمنهای صنعتی و بازرگانی
- سازمانهای بین دولتی
- سازمانهای غیر دولتی
- خبرگزاریها
- جامعه مالی و ذینفعان تامینکنندگان
- گردهمایی ذینفعان
مثال : فرض که من بخواهیم تشریح ذینفعان را در سطح کارکنان یک بیمارستان تعریف نماییم . در یک آگهی برای استخدام یک فرد ، شاید به این صورت عمل نمایم.
من به یک مدیر اجرایی نیاز دارم شبیه مدیر کنونیام . فردی شبیه علی ( مدیر اجرایی – مدیر غیر کلینیکی )
- نوع شخصیت : باهوش ، باتجربه ، شم تجاری قوی
- تحتفشار : در جلسات خیلی چالشی است . کیفیت برایش مهم است. با هیچ مشکلی کنار نمیآید
- احساس : خیلی حساس است به اشتباهات ، بخصوص آنهایی که موجب ایجاد هزینه / خسارات برای شهرت سازمان باشد
حتما در ایران از این موارد ندیدهاید باشید ، اما چیزی خیلی عجیبی نیست ، اگر بدانید که میتوانید از هر ابزاری برای پیشبرد اهداف استفاده کرد، هیچ وقت خود را محدود نمینمایید.
به ذینفعان خود کمک نمایید تا بتوانید تجربه برند مناسبی برای آنان از طریق حل مشکلات و دستیابی به اهدافشان ، ایجاد نمایید .
برای مثال : زمانی که قرض زد درد آرتریت روماتوئید توسط شرکت Pfizer به نام Xeljanz معرفی شد، برندینگ این قرص بر روی کمک به مشتریان بر روی یک کار خاص برنامهریزی شد: لذت بردن از لحظات زندگی بدون درد مزمن. محتوای برندینگ با تمرکز بر شنا، یوگا و در آغوش گرفتن عزیزان ، بدون درد بود. چندین سناریو جذاب به کمپین معرفی این محصول افزوده شده بود . افزایش آگاهی از برند تا 24 % افزایش داده شد، یادآوری برند 25 % و میزان تجویز آن در نسخه پزشکان 95 % افزایش یافت.
عناصر تجربه برند
امتیاز : |
01 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
عناصر تجربه برند ,
تجربه برند ,
برند ,
بازدید : 191
تاریخ : چهارشنبه 12 دی 1397 زمان : 15:41 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
۱۰۰ برند برتر و ارزشمند جهان ۲۰۱۸
شرکت مشاوره مدیریت اینتربرند Interbrand به عنوان شرکت صاحبنظر در عرصه تعریف استانداردهای برندسازی و همچنین ارائهدهنده یک استاندارد ارزش گذاری برند در جهان، لیست ۱۰۰ برند ارزشمند دنیا در طی سال ۲۰۱۸ را برای ۱۹امین سالی متوالی اعلام نمود. تیم مشاوران مدیریت طبق سنوات ( ۲۰۱۳ , ۲۰۱۴ , ۲۰۱۵ , ۲۰۱۶ , ۲۰۱۷ ) این اطلاعات برای شما محیا نموده است.
ارزشگذاری برند در استاندار اینتربرند بر اساس ۱۰ معیار انجام میشود : وضوح، تعهد، حکمرانی، پاسخگویی، ارتباط، مشارکت، تمایز، انسجام، صحت و حضور. اپل به شدت از تعامل، تمایز و انسجام برخوردار بوده است.
برای دومین سال متوالی ، برندهای اپل و گوگل در بالاترین جایگاه لیست برترین برندهای سال ۲۰۱۸
۱۰۰ برند برتر و ارزشمند جهان در سال ۲۰۱۸ ، نزدیک به دو تریلیون دلار ( ۲،۰۱۵،۳۱۲ دلار ) تعیین ارزش شده است که حدود ۷.۷٪ نسبت به سال قبل رشد داشته است.
۲۹ درصد از کل ارزش ۱۰۰ برند برتر سال ۲۰۱۸ مربوط به در کسب و کارها ارائه دهنده خدمات آنلاین است. در سال ۲۰۰۹ این عدد در حدود ۱۸% بوده است.
ادامه مطلب : ۱۰۰ برند برتر و ارزشمند جهان در سال ۲۰۱۸ از سوی اینتربرند اعلام شد
امتیاز : |
02 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
۱۰۰ برند برتر ,
۱۰۰ برند برتر و ارزشمند جهان در سال ۲۰۱۸ ,
۲۰۱۸ ,
برند ,
بازدید : 202
تاریخ : جمعه 13 مهر 1397 زمان : 22:13 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
پنج عنصر کلیدی برند
هنگامیکه در مورد ” برند ” یا ” برندینگ ” فکر میکنید به چه میاندیشید ؟ آیا نام تجاری است ؟ آیا عبارت کوتاه Tagline است ؟ ظاهر وبسایت شما است ؟ شاید لوگوی معروف شماست ؟
بله ، همه این عناصر مهم هستند، اما تمام اینها سطح قابل لمس چیزی که برند میپنداریم را تشکیل میدهند. به عنوان صاحب یک کسبوکار ، نمیتوانید تمام قدرت و وزن برند خود را بر گردن لوگو گماشته و بار برند را شانه او بیاندازید.
برند عبارت است از داستان برند ، داستانی که هدفش ایجاد ارتباط بین مشتری و شرکت است . داستان برند به دنبال ایجاد یک مفهومی در قلب و ذهن مخاطب است.
مدیرعامل شرکت آمازون میگوید : هنگامی شما از اتاق خارج میشوید ، دیگران در مورد شما چیزهایی میگویند ، این همان برند است.
”Your brand is what people say about you when you leave the room.”
اینجاست که قبل از فکر به خلاقیت ، لوگو و یا بازاریابی ، مهم آن است که به آنچه واقعا باید در برند وجود داشته باشد ، بی اندیشید. در ادامه به بیان آنچه باید در برند در نظر داشت خواهم پرداخت تا ببینیم چه نکاتی در برند از سایر موارد مهمتر است.
۵ عنصر اصلی برند
اولین گام در مراحل برندسازی عبارت است از تعریف و شناخت “چرایی” وجود برند است. علت انتخاب کاری که انجام میدهید ، چیست ؟ علت وجودی کسبوکارتان چیست ؟ چرا انجام آن مهم است ؟
در خصوص چرایی، ویدیویی از TED با سخنرانی آقای سایمون وجود دارد تحت Start With Why که گفته میشود ، هر رهبر یا مدیری باید پیش از هر چیزی به این سوال پاسخ دهد. او توضیح میدهد که علت اصلی موفقیت بزرگترین برندهای جهان ( اپل ، آدیداس ، گوگل … ) به خاطر کاری که انجام میدهند یا روش انجام آن نیست، بلکه به علت آن است که میدانند که چرا این کار را انجام میدهند.
استارباکس تنها یک مغازه زنجیرهای فروش قهوه نیست. آنان در حال ارائه محل سومی بین محل کار تا منزل هستند. این برند به دنبال خلق تجربه حداکثری برای مشتریانش است.هدف برند ، ایجاد انگیزه برای تیم کارکنان و مشتریان است که خود بخشی از داستان برند است.
ادامه مطلب :
تعریف برند – پنج عنصر اصلی برند
امتیاز : |
00 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
تعریف برند ,
پنج عنصر اصلی برند ,
برند ,
بازدید : 231
تاریخ : جمعه 28 مهر 1396 زمان : 17:41 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
یک نام یک برند نیست
هرچند که ما با یک نام تجاری کسبوکار ما را انجام میدهیم ، اما همینجا باید گفت که نام یک برند نیست.
برند جزء عناصر جانبی نیست . برند نکته اصلی است ( رابرت بوش از شرکت بوش آلمان )
تیم مشاوران مدیریت ایران از اولین شرکتهایی بود که بحث برندینگ و برندسازی را به شکل حرفهای و آکادمیک شروع و برخی مفاهیم را معرفی نمود، اما متاسفانه برخی شرکتهای یک نفره ؛ از واژه برندینگ و خدمات مشاوره برندینگ به گونه استفاده مینمایند که گویی برندینگ به معنای استفاده از یک نام برای برندسازی است. تمامکاری آنان انجام میدهند تبلیغات برای یک شرکت یا یک محصول است و نه عملیات مدیریت برند.
دقت نمایید که برندسازی و برندینگ یک عملیات استراتژیک است و نه فقط بحث ایجاد یک نام و سپس تبلیغات .
یک برند ، نخ طلایی است که از میان تمام تصمیمگیری یک مدیر عبور میکند.
ادامه مطلب : برند چه چیزی نیست ؟ ( یک نام ، یک برند نیست )
امتیاز : |
00 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
برند ,
برند چه چیزی نیست ,
برندسازی ,
برندینگ ,
بازدید : 248
تاریخ : یکشنبه 08 مرداد 1396 زمان : 13:24 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
انتخاب رنگ برند بسیارمهم است. رنگ برند اثر مهم بر درک برند توسط مشتری خواهد داشت.
اضافه نمودن رنگ به اجزای بازاریابی ، تنها هزینه زمانی دارد ، زیرا باید در خصوص رنگ تصمیمگیری نمود. انتخاب رنگ برند اگر به صورت علمی و موشکافانه صورت پذیرد، خود یک فرایند چالشبرانگیز است. علاوه بر رنگهای اصلی برند که جزء هویت بصری برند است، میتوان رنگهای متعدد دیگری را استفاده نمود، اما تناسب نامناسب بین برخی رنگها میتواند، از قدرت رنگهای اصلی بکاهد.
حداقل نمودن تعداد رنگها برای حداکثر نمودن اثربخشی
هدف ، به یادماندن رنگها در حافظه مشتریان بالقوه و مشتریان بالفعل است. رنگهایی که تداعی کننده برند ( جزئی از تداعیات برند ) است . اگر قصد دارید تا رنگها در یاد مشتری بماند ، نباید لیست بلند بالایی از رنگ را با برند سازمانتان گره زنید. در عوض دو رنگ را به عنوان رنگ اصلی انتخاب نمایید.
چگونه دو رنگ اصلی برند را انتخاب نماییم
یکی از روشها انتخاب رنگ برند ، استفاده از خدمات مشاوره برندینگ است . راه دیگر ، استفاده از سایتهایی که برای انتخاب رنگ برند به شما کمک مینماید. به سایت colourlovers مراجعه نموده و در از منوی بالای سایت قسمت Palettes را انتخاب نمایید. اگر طیف رنگ خاصی مدنظر بود ، کد آن را یادداشت نمایید.
-
دو رنگ اصلی را انتخاب نمایید
اگر خصوصیات مخاطب خود را میشناسید، میتوانید با کلیک روی دکمه سبز Create رنگ خاص خود را بسازید. یادتان باشد که هدفتان انتخاب دو رنگ است. برای مثال به این رنگهای زیر دقت نمایید. رنگهایی را در طیف یکسان هستند، انتخاب نمایید.
در این رنگها ، هر جفت دارای تونالیته یکسان هستند. هر رنگ با جفت خود دارای تونالیته روشن ، تاریک و یا خنثی است.
در بین این جفت رنگها ، یک رنگ تیره و رنگ دیگر کم مایه ( رنگپریده ) است. یا به نظر میاید یکی زیر نور خورشید است و شفاف ، دیگری انگار در سایه قرارگرفته است. این رنگها باهم ارتباط جالبی نتوانستهاند برقرار نمایند. در هنگامی که با طراح حرفهای و با تجربه ( منظور ما یک فتوشاپ کار نیست . منظور کسی است که تحصیلات دانشگاهی وی در حوزه گرافیک بوده و در دنیای گرافیک ، حرف برای گفتن دارد ) کار نمایید، خواهید دید که دو رنگ با تونهای متفاوت را انتخاب مینماید.
ادامه مطلب : انتخاب رنگ برند
امتیاز : |
00 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
انتخاب رنگ برند ,
رنگ برند ,
برند ,
بازدید : 246
تاریخ : جمعه 23 تیر 1396 زمان : 22:38 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
مشاور برندسازی غیر حرفهای چیست ؟
مشاور برندسازی غیرحرفهای ، فرد یا شرکتی که به ارائه خدمات مشاوره در حوزه برندسازی / برندینگ به فعالیت میپردازند ولی انتظارات کارفرما در خصوص معرفی برند به بازار را برآورده نمیسازند. یک مشاور برندسازی غیرحرفهای میتواند که خیلی باتجربه و تحصیلکرده باشد ، اما تجربیاتش ناشی از آزمونوخطا بر سرمایه کارفرمایان باشد و تحصیلاتشان نیز در حد یک کاغذ و مطالب غیرکاربردی دانشگاهی است.
بسیار دیدهایم که افراد بیتجربه با دریافت حقالزحمه بسیار ناچیز، توانستهاند پروژههایی را دریافت نمایند ( تحلیل کارفرما تنها بر اساس میزان حقالزحمه مشاور بوده است). حال وی با تخریب بسیاری از برندها ، باتجربه شده اما همچنان در این حوزه در نقطه صفر حضور دارد.
چندی پیش، یکی از این مشاورین نزد یکی از کارفرمایانمان در حال بیان رزومهی کاری حرفهای خویش بود. در خصوص چهار برند صحبت نمود و متوجه شدیم که تمام برندهایی که اشاره مینماید همگی از کیسهای شکستخورده برندسازی در ایران بودهاند. برنامههای برندینگ مربوط به این برندها تنها در حد تبلیغات محیطی بوده و این برندها در بازه زمانی کوتاهی از بازار خارج و یا محدود به یک استان خاص شدهاند و تعهدات آن بر عهد برند دیگر قرار داده شده است.
پنج نشانه مشاور برندسازی غیرحرفهای
۱- ارائه مشاوره برندسازی بدون داشتن اطلاعات :
آیا به دنبال مشاوری هستید که به محض حضور در محل شرکت شما شروع به ارائه راهکارهای برندینگ هستید ؟ آیا به دنبال مشاوری هستید که بدون دادههای کمی و کیفی یا تنها بر اساس دادههای کیفی بتواند بلافاصله به شما مشاوره برندسازی برندینگ دهد ؟
اگر واقعا فردی در حوزه مدیریت دارای مدیریت فوقلیسانس یا دکترا باشد حتما میداند که “حل مسئله” از طریق روش علمی باید بر اساس شواهد حقیقی باشد ( اطلاعاتی کیفی و کمی ) تا بتوان به نتایج واقعی و نه تخیلی دست پیدا نماید. بگذارید صریح عرض نمایم ، چگونه از مشاوری که تجربه و مهارت کافی ندارد و بر اساس اسلوب علمی نیز عمل نمینماید توقع بهبود شرایط برند خود را دارید ؟
این شرایط زمانی بدتر میشود که کارفرمایان ایرانی از این مشاور برندسازی غیرحرفهای میخواهد که تضمین دهد که در پایان مدت عملیات برندسازی ، x درصد جایگاه برند تقویت شده است !! و مشاور برندسازی غیرحرفهای نیز تنها برای گرفتن پروژه ، بلافاصله عددی را بیان مینماید ، این دروغ درصد بین اینگونه مشاورین در ایران در بازهای بین ۱۵ تا ۳۰ است !!!
کارفرما نمیداند و نمیخواهد هم بداند که بدون داشتن اطلاعات، چگونه درصدی میتوان بیان نماید و آن را شاخصی برای شناخت مشاور دانست ؟ این عدد ناشی از تحلیل چه دادههایی بوده است ؟ چه تضمینی برای رسیدن به این عدد وجود دارد ؟
کارفرمایان ایرانی ، فرد یا سازمانی که این عدد را بلافاصله ارائه ننماید را غیرحرفهای و بیتجربه میدانند حالآنکه در سایر کشورها ، ارائه یک عدد حتما باید ریشه در یک تحلیل اطلاعاتی مشخص باشد.
۲- تعداد مفاهیم و عناصر پوشش دادهشده در برندسازی
تعداد عناصری که مشاور در زمان مشاوره برندسازی خود تحت پوشش قرار میدهد بسیار حائز اهمیت است. مشاوره غیرحرفهای چیزی را تحویل میدهد که در اینترنت و یا در شرکتهای دیگر دیده است و نه آنچه باید به صورت استاندارد تحویل دهد. مشاور برای همین حداقلها نیز ارائه قیمت مینماید و کارفرما نیز از این قیمت خوشحال است، ولی آیا این پکیج کامل است ؟
برای مثال چیزهایی مثل جایگاه برند ، ارزش برند ، ویژگی برند ، پیشنهاد برند ، قول برند ، ارتفاع برند ، عمق برند ، ….. . مثلا باید مشاور با جمعآوری و تحلیل اطلاعات بتواند جایگاه برند در یک بخش از بازار توضیح و تفاوت آن را در سایر بخش چه تفاوتها و چه شباهتهایی
آیا این چیزها در سبد خدمات مشاور وجود دارد ؟ حتما خیر ، مشاور برندسازی غیرحرفهای فقط به دنبال هویت بصری برند ( طراحی گرافیکی : طراحی لوگو ، طراحی کارت ویزیت ، طراحی سربرگ ) است.
ادامه مطلب : پنج نشانه مشاور برندسازی غیرحرفهای
امتیاز : |
81 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 8 |
|
برچسب ها :
انتخاب مشاور برندسازی ,
برند ,
برندسازی ,
برندسازی حرفهای ,
برندسازی غیرحرفهای ,
برندینگ ,
مشاور برند ,
مشاور برندسازی ,
مشاور برندسازی غیرحرفهای ,
مشاوره برندسازی ,
مشاوره برندینگ ,
بازدید : 233
تاریخ : یکشنبه 13 فروردین 1396 زمان : 7:49 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
ایجاد برند بامعنا
ایجاد برند بامعنا در دنیایی که مشتری با حجم عظیمی از کمپینهای تبلیغاتی مواجه است، کاری بسیار دشوار در حوزه برندسازی است. حتما مدیران بازاریابی سازمانها برای دستیابی به موفقیت به حمایت فکری واقعی نیازمندند. مثلا در آمریکا هر مشتری روزانه با ۳۰۰۰۰ تبلیغ مستقیم و غیر مستیم از سوی صدها برند روبرو است، اما ذهن مشتریان تنها قادر به تحلیل دادههای تعداد محدودی از این تبلیغات است.
برآورد خرد جمعی متخصصان حوزه بازاریابی نشان میدهد که حوزه یا دامنه توجه مشتریان کوچکتر و محدودتر شده و مردم کمتر به تبلیغات توجه مینمایند، اما برعکس این عقیده نیز در عمل دیده میشود، مردم در سراسر جهان ساعتها به تماشای Netflix ( سایت پخش فیلم و سریال آنلاین ) مینشینند ، وبسایتی که از طریق پخش تبلیغات کسب درآمد مینماید.
انگ اختلال تمرکز بر نسل Z ( نسل اینترنت – گروهی از مردم که از اوایل سال ۲۰۰۰ تاکنون زاده شدهاند) و نسل Y (نسل قبل از نسل زد / نسل هزاره) خورده است، این افراد ساعتهای متمادی را صرف تماشای فستیوالهای موسیقی کرده و مسخ اجرای گروه موسیقی بر روی صحنه هستند.
درواقع، مردم به اطلاعات برندهایی توجه مینمایند که با خصوصیات خودشان، رابطهای معناداری داشته باشند و بقیه چیزها را نادیده گرفته و از کنارشان به راحتی عبور مینمایند. نتایج تحقیقات بازاریابی بر پایه علم عصبشناسی که توسط دکتر کانتار انجامشده نشان میدهد که ۸۰% نقاط تماس طراحیشده ، تنها توانسته است ۲۰% مشتریان مدنظر را جلب نماید ( مطابق اصل ۸۰/۲۰ پارتو).
برای موفقیت بیشتر، باید برند پیامهای بامعنا و هدفمندتری را از طریق نقاط تماس به مخاطبان خویش منتقل نماید.
روشهای ایجاد برند بامعنا
۱- مشتریان خود را آموزش دهید
این کار از نخستین مرحله قیف فروش اتفاق آغاز میشود، جایی که برند باید بهوسیله آموزش مشتریانش ، برای محصول خود ارزشآفرینی نماید. درواقع ، ۷۳% مشتریان اذعان نمودهاند که محصولات برندها را بر اساس اطلاعاتی که از تبلیغات آنان به دست آوردند، خریداری نمودهاند ( اطلاعات گوگل آنالتیکز).
این اطلاعات میتواند در خصوص خود محصول یا اطلاعات کلی در خصوص برند باشد. برای مثال، برند جواهرسازی Grisogono یک تور تعاملی آموزشی برای آشنایی با پیستهای اسکی شهر موریتز (مقر اصلی این برند در کشور سوئیس) ترتیب داد این آموزش شامل معرفی مسیرها پنهان و کمتر شناختهشده اسکی در این کوهستان بود و از یک سیستم دریافت نظرات نیز در سایت استفاده میشود.
صرفنظر از محتوایی که توسط برند تولید مینماید، یک برند قادر است تا با کمک مشتریان خویش، محتوای بیشتری را تولید و در زمان و پول خود صرفهجویی نماید.
برای مثال ریدسز کارتون (عکاس حرفهای ) عکسهای سفرهای خویش را سایت Ritz-Carlton منتشر مینماید ( عکس از هتل و محلهای تفریحی پیرامون منطقه جغرافیایی) . عکسها دستهبندی میگردد و اطلاعات در خصوص هر عکس ارائه میشود و هر کاربر این وبسایت نیز اطلاعاتی بیشتر در خصوص این عکسها به مطالب قبلی میافزاید. همچنین هتلهای لاک چری میهمانان خود را تشویق میکنند تا از هشتکهای ویژهای برای انتشار هرچه بیشتر پیام این هتلها از طریق دوازده شبکه اجتماعی استفاده نمایند. وبسایت هارلتون در حدود سی هزار صفحه اطلاعات ، عکس و ویدیو دارد. اکثر اطلاعات توسط مهمانان هتلها تولیدشده است. هر زمان قصد سفر داشته باشد ، میتوان به این سایت رجوعی و مطالب موجود در خصوص یک هتل و یک منطقه خاص که توسط سایر بازدیدکنندگان گذاشته شده است را مطالعه و تصمیمگیری نمایید.
اطلاعات موجود موجب الهام بخشیدن به مشتری راغب برای رفتن یا نرفتن به آن محل خاص خواهد شد. مشتریان یاد گرفتهاند که تقسیم تجربیات خود با دیگران در تولید یک تصویر کلی از محلی که بودهاند، دیگران در تصمیمگیری هدایت نمایند.
۲- برند با تبلور میراث تاریخی ایجاد نمایید
برای پایهگذاری یک برند بامعنا، برند باید سراسر ریشه در واقعیت داشته باشد. یکی از راهها برای رسیدن به این واقعیت از طریق تاکید بر میراث نام تجاری است. برای مثال لویی ویتون و بربری یک مزیت بسیار قوی در همین عرصه دارند، آنان باید از میراث تاریخی اروپایی خود تشکر نمایند.
اخیرا برندهایی نظیر پاتاگونیا و ال.ال.بین در استفاده از میراث تاریخی آمریکای جنوبی بسیار موفق بوده است.هردو برند در کمپین تبلیغاتی خود به ریشههای تاریخی اجداد گذشته اشاره و سعی بر جذب بازار پررونق لباسهای ورزشی منطبق با مد روز، که به آن Athleisure گفته میشود. پاتاگونیا، تولیدکننده تجهیزات کوهنوردی و ال.ال.بین، تولیدکننده کفشهای ماهیگیری و شکار است ، اما امروزه هر دو به سمت توسعه محصول رفتهاند.
اگر برندی دارای میراث تاریخی نیست، باید برایش یکی خلق کرد. چگونه ؟ این هنر یک مدیر برند/ بازاریابی حرفه ایست.
با مدیر بازاریابی شرکت Herschel Supply آقای اسکات ، در مراسمی در قطر آشنا شدم. وی تعریف مینمود که برندشان باوجودآنکه در سال ۲۰۰۹ شکلگرفته است اما انتخاب عناصر هویت بصری برند و رفتار بازاریابی مناسب ، چگونه توانستهاند حس نوستالژیک محصولات آمریکایی را برای مشتریان ایجاد نمایند. مخاطب این برند افراد رده سنی ۱۸ تا ۳۵ سال است، این برند در حدود ۱۰ نقطه فروش در ۷۰ کشور جهان دارد. (تماشای فیلمی از این برند)
ادامه مطلب : ۳ روش برای پایهگذاری یک برند بامعنا
امتیاز : |
60 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 6 |
|
برچسب ها :
برند بامعنا ,
برند ,
برندسازی ,
برندینگ ,
branding ,
brand ,
بازدید : 230
تاریخ : جمعه 04 فروردین 1396 زمان : 20:59 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران:
شرکت مشاوره مدیریت اینتربرند Interbrand به عنوان صاحب نظر در عرصه تعریف استانداردهای برندسازی و همچنین ارائه دهنده یک استاندارد ارزش گذاری برند در جهان، لیست ۱۰۰ برند ارزشمند دنیا در طی سال ۲۰۱۶ را برای ۱۷امین سالی متوالی اعلام نمود. تیم مشاوران مدیریت طبق سنوات ( ۲۰۱۳ , ۲۰۱۴ , ۲۰۱۵ ) این اطلاعات برای شما محیا نموده ایم.
برندهای اپل و گوگل در بالاترین جایگاه در ردهبندی برترین برندهای سال ۲۰۱۶ قرار گرفتند.
برند اپل معادل ۱۷۸.۱۱۹ میلیارد دلار ارزشگذاری شده که نسبت به سال ۲۰۱۴ به میزان ۵% ارزش آن افزایش داشته است. گوگل نیز با افزایش ۱۱% درصدی ارزش برند خود روبرو شده است.
ارزش برند اپل Apple در سالیان اخیر :
- سال ۲۰۱۵ ارزشی معادل ۱۷۰.۲۷۶ میلیارد دلار
- سال ۲۰۱۴ ارزشی معادل ۱۱۸.۸۶۳ میلیارد دلار
- سال ۲۰۱۳ ارزشی معادل ۹۸.۳۱۶ میلیارد دلار
امتیاز : |
00 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
۱۰۰ برند برتر ,
۱۰۰ برند برتر ۲۰۱۶ ,
۱۰۰ برند ارزشمند ۲۰۱۶ ,
برند ,
ارزش برند ,
برندسازی ,
ارزش برندسازی ,
اپل ,
گوگل ,
ارزش اپل 2016 ,
ارزش گوگل 2016 ,
بازدید : 263
تاریخ : پنجشنبه 15 مهر 1395 زمان : 8:55 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
نویسنده : دکتر سیدرضاآقاسیدحسینی تیم مشاوران مدیریت ایران
همانطور که در یک خانواده بین والدین و فرزندان رابطهای خاص وجود دارد. بین برند والد Parent Brand و زیر برند ( برند زیرمجموعه ) Sub-Brand نیز چنین رابطهای برقرار است.
از دیدگاه معماری برند ، برند والد را برند شرکتی Corporate Brand میگویند که مستقیما اشاره به برند شرکت مادر تخصصی ( شرکت هلدینگ ) دارد. برند والد ، مالک و هدایتگر زیر برندهایی است که در کل آنها را " خانواده برند " مینامند. هر عضو این خانواده مامور استفاده از به یک فرصت و پاسخ به یک نیاز بازار است. از دیدگاه معماری برند ، برند والد را برند شرکتی Corporate Brand میگویند که مستقیما اشاره به برند شرکت مادر تخصصی ( شرکت هلدینگ ) دارد. برند والد ، مالک و هدایتگر زیر برندهایی است که در کل آنها را " خانواده برند " مینامند. هر عضو این خانواده مامور استفاده از به یک فرصت و پاسخ به یک نیاز بازار است.
استفاده از یک زیر برند میتواند برای پاسخ به نیازی در یک بازار خردهفروشی ، راهکاری برای انتقال ارزش به مشتری، جایگاهی سودآور و پربازده در مقابل رقیب ، و یا ایجاد طعم، تکنولوژی و یا خدمات جدید باشد. برای هر منظوری که باشد ؛ این زیر برندها توانایی خیلی بالاتری در پاسخ به نیازهای مصرفکننده نسبت به برند والد خویش دارند، و صدالبته این در حالی رخ میدهد که زیر برند به اصول یکپارچگی برند احترام و ماموریت برند والد را سرلوحه قرار میدهد. شرکتی که دارای برندهای متنوع و متعدد است که به آن خانواده برند یا ادغام برند Brand Conglomerate نیز گویند. ادغام برند باید درون هویت برند شرکت والد تعریفشده و از برند والد خود اعتبار و هویت تصویری و یا کلامی بگیرد و بههیچعنوان مبهم نباشد. بهصورت ساختاری، خانواده برند یا ادغام برند شاید ناشی از ترکیب و یا تصاحب توسط یک شرکت اصلی باشد و یا ناشی از توسعه خطوط تولیدی که برندهایش به بلوغ رسیدهاند.
درهرصورت، معماری برند یا معماری نام تجاری میطلبد که با رشد شرکت اصلی ، برند والد از زیر برند به عنوان سپر دفاعی در مقابل رقبا استفاده نماید. تحلیل روابط بین برندها در یک خانواده میتواند جالب باشد.
رابطه بین برندها در خانواده برند :
1- تمام اعضای خانواده برند قابل مشاهده باشد.
صرفنظر از روابط و گزارشهای سالانه درون شرکت مادر ( شرکت مادر تخصصی / شرکت هلدینگ )، کمپینهای تبلیغاتی و روابط عمومی با هدف ترویج برند والد به بازار این پیام را میدهد که برند والد از مجموع تکتک برندهای زیرمجموعه خویش ، بزرگتر است. برندهایی نظیر Unilever, P&G, Johnson & Johnson همین کار را انجام میدهند. شرکتهایی که در حوزه محصولات تندرو FMCG فعال هستند، هرروز با فشار دلهرهآوری در خصوص فضای تخصیص دادهشده به محصولات آنها بر روی قفسه فروشگاهها روبرو هستند و توانایی ، تخصص و اثربخشی خود را با تعداد محصولات روی قفسه میسنجند.
در برخی موارد ، برند والد ویژگی برندهای خود را همراه با لوگوها و بستهبندیهای آنان معرفی مینماید تا به سهامداران و کانال توزیع و فروش خود میزان قدرت و تسلط خود بر بازار را نشان دهند. مثلا ، کوکاکولا در یک آگهی ، تمام برندهای نوشیدنی سالمتر از نوشابه کلاسیک کوکاکولا مانند, DASANI , POWERADE , Minute Maid را معرفی مینماید و این زمانی انجام میپذیرد که تبلیغات منفی علیه کوکاکولا در خصوص غیرسالم بودن محصولات آن، زیاد میشود.
تقویت جایگاه برند والد موجب میشود که زیر برندها نیز دارای اعتبار بالایی بوده و هر برند جدید در این خانواده با استقبال مناسب روبر گردد. مانند کادیلاک یا شورلت از شرکت GM یا انواع و اقسام برندهای اپل مانند Ipad, Ipod, Iphon و...
2- برند والد تحتالشعاع زیر برند خویش قرار گیرد. به اصطلاح کسوف برند Brand Eclipse، که سایه قدرت زیر برند سبب پوشش برند والد شده است. مثلا برند والدی نظیر Dayton Hudson بعدازاینکه دید یکی از برندهایش 75% تا 80% سهم کل فروش شرکت را بر عهده دارد خود را به نام زیر برند تغییر نام داد و Target نام گرفت. اکنون شرکت تارگت در حدود 1800 شعبه دارد و با شعار " انتظار بیشتر ، پرداخت کمتر " همچنان باقدرت حرکت میکند.
3- زیر برند ، خانواده خود را ترک کند. اگر در حدود سال 2000 در امریکا زندگی کرده باشید و به دنبال ابزار شرکت کرفتمن گشته باشید، متوجه میشدید که محصولات این برند تنها در فروشگاههای زنجیرهای SEARS قابل خرید است اما حال این برند در فروشگاههایی نظیر Kmart , Costco, EBay نیز وجود دارد ، زیرا برند به اندازه بزرگشده و تقاضا به میزانی بالاست که فروشگاههای خردهفروشی برند والد توان پاسخگویی آن را ندارد و مجبور شده که این برند را در سایر فروشگاهها نیز عرضه نماید.
4- برند والد به زیر برند آسیب میرساند. شرکت GM که با برند Saturn با ماموریت تولید خودروهایی کوچکتر ، کاراتر و باهوشتر بود ، متوجه شد که مردم به دنبال خودرویی بزرگتر هستند ، در نتیجه در سال 2009 با بهانه رکورد اقتصادی این برند را قربانی نمود و تولید آن را متوقف نمود.
5- موفقیت زیر برند، تهدیدی برای برند والد. برند والدی تحت عنوان Delta Airlines که شعار " اوج گرفتن - با هزینه کم " میداد، به بلیت زیر برند Song Airlines خود سوبسید (یارانه) میداد، در سال 2006 مجبور به عقبنشینی از این برنامه شد. اما زیر برند با ایجاد تمایز مناسب ، سوددهی بالایی داشت و سریع موجب کسوف برند و پوشش برند والد شد. وفاداری زیاد به زیر برند موجب ایجاد حس تهدید در برند والد گردید. وقتی برند والد با ورشکستگی مواجه شد ، قاضی پرونده اعلام درخواست توقف فعالیتهای زیر برند Song را نیز داد.
6- برند والد و زیر برند هر دو جداییناپذیر و موفق. برندهایی بسیاری این خصوصیت را دارند .
هیچ استراتژی برندی کامل نیست ، مگر با شناخت مناسب از روابط بین برندهای یک شرکت. باید حتما انواع برند را شناخته و استراتژی مناسب را اتخاذ نماییم.
منبع : رابطه برند والد با زیر برند Parent Brand & Sub-Brand
مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
امتیاز : |
00 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
برند والد ,
زیر برند ,
برند ,
مدیریت برند ,
بازدید : 284
تاریخ : جمعه 02 مهر 1395 زمان : 14:31 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران :
رنگ برند، قسمت جداییناپذیر برندسازی و برندینگ و بخش مرکزی شخصیت برند است و اگر در بلندمدت و بر اساس یک الگوی مشخص و پایدار به کار گرفته شود، عامل هویتدهنده برند خواهد بود. هنگامیکه رنگسازمانی با در نظر داشتن استانداردهای مدیریت برند منجمله تداعیات رنگ در ذهن مخاطب، انتخاب شود، حتما برای محصولات و خدمات مختلف باید رنگهای متفاوتی در نظر گرفت. رنگی که مورد انتظار مشتری و بازار ان سازمان باشد. رنگ به سازمان کمک میکند تا در میان رقبا شناخته شود.
رنگ باید به مشخصترین عامل شناسایی برند تبدیل گردد. به برندهایی نظیر: ایرانسل، ودافون،گوگل فکر نمایید.
رنگ برند حتما باید در لوگو دیده شود، مثل رنگ آبی در توییتر ، رنگ قرمز در تارگت یا رنگ سبز فسفری در جای پنجه هیولا در نوشابه انرژیزای مانستر.
شرکتهایی که دارای محصولات مصرفی بستهبندیشده ( مخصوصا محصولات تند مصرف FMCG) هستند، در خصوص رنگ برند و لوگوی خود بسیار حساس بوده و آن قلب استراتژی بستهبندی خود میدانند.
رنگ بنفش شکلات Cadbury ، رنگ قرمز کوکاکولا، رنگ صورتی باربی، همه جز نوع شرکتها هستند.
آیا رنگ میتواند بیانگر ارزش و قدرت برند باشد ؟
اگر برندهای فوق، نام و لوگوی خود را از روی بستهبندی برداشته و فقط ویژگیهای برند خود در رنگ و بستهبندی محصولات استفاده نماید، آیا همچنان مخاطبان بینالمللی، آن تشخیص میدهند ؟
برندسازی با امضای رنگ برند
برند .The Tiffany & Co که با رنگ پانتون 1837 ثبتشده (شرکت رنگ پانتون)، متعلق به شرکت تولیدکننده جوهرات در نیویورک است. پانتون به احترام سال روز تاسیس تیفانی در چنین تاریخی، رنگ آبی فیروزهای خیلی کمرنگ 1837 را از لیست کد رنگهای خود خارج نمود و آن را متعلق به شرکت تیفانی میداند.
تقریبا در تمام دنیا این رنگ خاص را با نام رنگ آبی تیفانی Tiffany Blue میشناسند . این جواهری سازی، "امضای برند بر بستهبندی" را بهصورت یک جعبه آبیرنگ تعریف نموده است. دور جعبه یک روبان سفیدرنگ پیچیده میشود ولی گرهزده نمیشود، با کشیدن یکسوی پاپیون روی جعبه، ناگهان کل روبان باز میشود، که بخشی از مشخصه بستهبندی تیفانی میباشد. روبان بستهبندی همواره سفیدرنگ است و تنها در تعطیلات رنگ قرمز آن استفاده مینمایند.
ادامه مطلب : نقش رنگ در برندسازی و فروش (مطالعه موردی برند Tiffany )
دریافت خبرنامه تیم مشاوران مدیریت در تلگرام هفتهای یکبار (بدون درج تبلیغات)
تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
برچسب ها :
رنگ ,
برند ,
برندسازی ,
بسته بندی ,
برندینگ ,
branding ,
brand ,
بازدید : 238
تاریخ : پنجشنبه 27 خرداد 1395 زمان : 18:56 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران :
برند متخاصم Hostile Brand (برند سرکش) به برندهایی گفته میشود که با کمتوجهی به مخاطب، به دنبال جلبتوجه بیشتر وی است. در مقابل، برندهایی هستند که به دنبال ایجاد حس خوب در مشتری هستند. برند متخاصم، یک تقاضای قطعی دارد که مشتری باید در خصوص آن تصمیم بگیرد: یا دوستم داشته باش، یا تنهایم بگذار.
موفقیت از طریق ایجاد حس بیگانگی
این کار خیلی ریسکی است.تعداد کمی از برندها از طریق استراتژی برندینگ تخاصمی موفق شدهاند تا عناصر بازاریابی تخاصمی را به روش عجیب و جذاب اجرایی نمایند.
- هارلی دیویدسون یکی از بهترین نمونههای برندسازی تخاصمی است. برای برخی این یک موتور زشت، کریهالمنظر و ترسناک نیست و برعکس بسیار دوستداشتنی، پرهیاهو و پرخاشگر است ؛ چگونه میشود که چنین برندی را نادیده گرفت و به آن توجه ننمود ؟
- ردبودل نیز پسر بدی است که هیچگاه عذرخواهی نمینماید و بر بازاریابی زیرزمینی آن بر ورزشهای بهشدت خطرناک و هیجان انگیزه و فعالیتهای بدنی با ریسک بالاست. تا جایی که مرگ با به چالش کشند.
برندهای نظیر بنتون، هاستلر و مینی کوپر و برندهای نظیر آنان، همگی از نوع برند متخاصم هستند و از شما میخواهند که اگر رفتارشان را تحمل نمینمایید، بروید جایی دیگر، خبری از تغییر رفتار نیست. امروزه تعداد برندهای که به دنبال استراتژی برند متخاصم هستند روزبهروز در حال زیادشدن است.
- برندی نظیر Lululemon (تولیدکننده لباس ورزش) خیلی جالب است، در روزهای عادی سال، تعدادی از محصولاتش که محبوبیت و فروش بالایی دارند را کمتر عرضه مینماید، تا در زمان حراج فصلی، میزان فروشش بالا رود. همچنین، فروشندگانش را ترغیب میکند مخفیانه حرفهای مشتریان حاضر در فروشگاه را گوش دهند. (ویدیو)
- پیتزا دومینو نیز در تبلیغی اعلام کرد: مشتریانی که از این برند بخواهند که از چیزهایی که روی پیتزا میرزند، فلان چیز را بریزند و یا نریزند، به این مشتریان نه خواهند گفت.
این برندها بههیچعنوان از اینکه محصولشان در بازار کمیاب گردد، خجالت نمیشکند. استراتژی این برندها بر آن است که در صورت کمبود یکچیز، آن چیز محبوب میشود. این نوع استراتژی به همان میزانی که مشتریان را دفع مینماید موجب جذب مشتریان خواهد شد.
چرا ضد بازاریابی Anti-Marketing جواب میدهد ؟
اصطلاحا شنا برخلاف مسیر عقلایی بازاریابی است. مسیری در تمام کتب بازاریابی مانند کتاب کاتلر یک سری اصول دارد و همه به دنبال رعایت آن هستند. اما هدف عبور از برخی خطهای قرمز است و نوعی طغیان مدیریتشده است.
حداقل 3 نوع نظریه در خصوص علل موفقیت ضد بازاریابی در استراتژی برندهای متخاصم وجود دارد.
1- برند متخاصم چیزی مانند یک فرقه (کالت Cult) نوظهور به مشتریانش پیشنهاد مینماید.
بر اساس کتاب The Culting of Brands: When Customers Become True Believers نوشته اتکین، برندی که مشتریان وفاداری، آن را حمایت و دنبال مینمایند، حتما مشتریانش برای آن فداکاری بسیاری نموده و هویت خود را با ارزشهای آن هماهنگ مینمایند.این نشانی از یک فرقه و رابطه آن را پیروانش است. کالت برندینگ Cult Branding (برند کیش یا برند فرقه) یکی از استراتژیهای برندینگ است.
انگیزه این پیروان از دنبال کردن یک فرقه جدید، خاص و متفاوت شدن آنان از سایرین است، چیزی که دیگران نمیتوانند، نمیخواهند و یا متعلق به آن نیستند. ابن برندها به دنبال کمک به همه نیستند، به دنبال خاص نمودن مخاطب خود هستند. به عقیده من نیز
برندی که برای همه کاربرد داشته باشد، که دیگر برند نیست، یک کالای عمومی بیفرهنگ است.
2- برندهای متخاصم متوجه شدند که کمبود غالبا موجب زیادشدن میگردد.
وقتی بدانیم چیزی ممکن است کمیاب یا نایاب گردد، حتما از آن چیز بیشتر میخریم. مسیر برندینگ سنتی و آکادمیک، به افراد میآموزد که برندینگ یعنی بیشتر ، بیشتر و بیشتر. اما با این روش، ما برای کسب تعداد بیشتر از چیزی که بهوفور یافت میشود، حاضر بهصرف زمان و پرداخت قیمت بالاتر نیستیم. برند متخاصم، امکانات محصول خود را کم و محدود مینماید.
در کتاب بسیار جالب "Blue Ocean Strategy" نویسنده بحث مینماید که بسیاری از برندها بر اثر جابجایی منحنی ارزش (قیمت بالا، امکانات زیاد) خود به موفقیت دستیافتهاند. این روش زمانی قابلیت اجرایی شدن را دارد که برند به صورت دقیق بداند که چه چیزی موجب خوشحالی و چه چیزی موجب فرار مشتری است. شاید قیمت پایین، سادگی، راحتی و یا امکانات جانبی فراوان، هرکدام میتواند باشد. از کجا باید فهمید ؟ از تحقیقات بازار صحیح.
برای مثال، خطوط هواپیمایی Jet Blue از برخی جوانب یک برند متخاصم است.بسیاری از امکانات استاندارد را حذف نموده اما برخی امکانات بسیار لوکس تاچ شونده را به مشتری ارائه میدهند.
3- برندهای متخاصم خود را معتبرتر میپندارند.
هاله اعتماد و هاله علاقه در آنلاین برندینگ بسیار حائز اهمیت بخصوص در حوزه شبکههای اجتماعی و در برخورد با نسل پیچیده هزاره جدید. مصرفکنندگان احساس علاقه و تعصب بالاتری نسبت به برندی دارند که ارتباط آن برند با مخاطبشان فقط به خاطر کسبوکار نباشد و به خاطر وجود آنان در کنار آن برند، برنامههای خاص ارتباطی داشته باشد. محک (موسسه خیریه کمک به کودکان سرطانی) تنها نمونه ایرانی چنین برندی است که کمک را به صرف کمک ارائه میکند، به مخاطبش احترام میگذارد، نه خاطر اینکه وی برای کسبوکارش مناسب است، بلکه به خاطر جلب اعتماد وی برای کمک به کودکان است.
در سال 2012 و در روز زمین، برند Whole Foods Market اعلام کرد که آبزیان در معرض انقراض را عرضه نمینماید (پیشازاین 15 نوع آبزی در حال انقراض اعلامشده بودند). این شاید از دید برخی عمل مانند رفتار برندهای متخاصم باشد که با این عمل موجب رنجش و از دست دادن برخی و جذب برخی طرفداران محیطزیست شده است، اما اینچنین نیست. این برند واقع این آبزیان را لیست خارج کرد تنها برای احترام به محیطزیست. اما درهرحال موجب تقویت برند میگردد. این برند نیز نشان داده که حاضر به مسامحه و مصالحه بر سر اصول اعلامی خود نیست.
شاید بامطالعه این مطلب این سوال در ذهنتان شکل گیرد : آیا بازاریابی تخاصمی برای شما نیز خوب است ؟
بازاریابی تخاصمی (بازاریابی سر کشانه) روشی برای ایجاد تمایز است و روش بسیار جالب برای خلق شگفتی و شوق است. اما استراتژی برای تضعیف برند نیست. بالا بردن قیمت، میتواند منجر به پچپچ مشتریان در مکانهای دیگر و افزایش تبلیغات دهانبهدهان گردد.حتی گاه پیش میآید که برندها با ایجاد تبلیغاتی، پیام دمدمیمزاجی خود را به مخاطب منتقل مینمایند، که از این مسیر مشتریانی که به دنبال برند باحال و سورپرایز کننده هستند را جذب نمایند. همانگونه که این برندها نشان میدهند، ایجاد تضاد اگر همراه با درک صحیح از مشتری، شناخت مناسب از جوهره برند و تعریف مرزهای عمل برند باشد، حتما موجب تمایز برند میگردد.
استراتژی این برندها در یک ضربالمثل استرالیایی است که میگوید : بهتر است برای برخی یک معنایی داشته باشی تا برای همه بی معنا باشی.
تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
برچسب ها :
استراتژی برند ,
استراتژی برند متخاصم ,
Hostile Brand ,
برندینگ ,
برندسازی ,
مدیریت برند ,
برند ,
ضد بازاریابی ,
Anti-Marketing ,
بازدید : 230
تاریخ : جمعه 10 اردیبهشت 1395 زمان : 12:44 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران :
برندینگ مفهومی پیرامون مدیریت برداشت یا درک مشتری از محصول و خدمات شرکت است. باید بدانید که ادراک بر 3 نوع است (ادراک حسی، ادراک خيالی و ادراک عقلی) و مدیریت برند بهنوعی مدیریت ادراک است.
در اینجا به بیان رابطه برند با ادراک حسی خواهم پرداخت.
رابطه احساسی (رابطه عاطفی) Emotional connection بین برند و مشتری، یکی از پنج ستون اصلی از یکی از چندین روش ارزشگذاری برند در تعیین ارزش حقوق صاحبان سهام است (چهارستون دیگر این روش : آگاهی، تمایز مرتبط، ارزش، دسترسی). مشتری ابتدا باید برند را بشناسد، سپس بدان علاقهمند شده، در پایان به برند اعتماد کرده و احساس نماید که رابطه احساسی با برند، برقرار نموده است.
افراد به دلایل زیر، بهصورت احساسی با برند رابطه برقرار مینمایند :
1- برند، سمبل چیزی است که برای فرد بااهمیت است و ارزشهایی را با آنان به اشتراک میگذارد. 2- برند، فعال و با طراوت است و ارتباط احساسی خود را در سطوح متفاوتی از احساسات با افراد برقرار مینمایند. 3- برند، منحصربهفرد است. 4- برند، قابلتحسین است. 5- برند با افراد تعامل پایدار دارد و هرگز آنان را ناامید نمینماید. 6- برند به افراد، حس خوبی منتقل مینماید.
راههای بسیار زیادی برای ایجاد رابطه احساسی بین برند و مشتری وجود دارد. از تبلیغات و تماس مستقیم با مشتری تا عضویت مشتری در سازمان و یا ایفای نقش پشتیبانی (اسپانسرینگ) دررویدادهای بازاریابی Events سازمان میتواند باشد. رابطه احساسی قادر است که مشتری را از سطح وفاداری به برند به سطح پایانی ارزیابی یک برند ببرد، این سطح از ارتباط با برند را "طرفدار برند" یا "مدافع برند" Brand Advocacy مینامند . در این سطح است که مشتری، دیگران را به حمایت از برند مدنظر، ترغیب و وادار مینماید.
در این میان یک نکته بسیار حائز اهمیت است، باید کارکنانی که در خط آتش سازمان بهصورت مستقیم با مشتری در ارتباط هستند، حتما قابلاعتماد، مفید، باادب، مهربان، شاد و دوستانه به نظر آیند. لیست فوق باید همدلی، خوب و فعال گوش دادن و اطمینان دهندگی را اضافه نمایید. برای دستیابی به نیروی انسانی مناسبی که بتواند تمام موارد فوق را رعایت نماید حتما باید فرایند ارزیابی ضمن استخدام، آموزش و فرهنگسازمانی را نیز موردبررسی قرار دهیم و مشکلات آن را مرتفع سازیم.
به یاد داشته باشید، ارائه خدمات مناسب، در مشتریان حس خوبی ایجاد مینماید که سبب رفتار مناسب با کارکنان خواهد شد و اینگونه رفتار، توان کارکنان سازمان را برای حل مشکلات مشتریان افزایش میدهد. اعتماد به برند در طی گذشت زمان ایجاد میگردد، برای اینکه در این مدت، برند دیگری با ایجاد اعتماد ناپایدار و یا کاذب، سهم بازار شما را نگیرد، باید بتوان با ارائه تضمین بیقیدوشرط بهسرعت ریسک حضور اینگونه برندها را کاهش دهد.
روشهای بسیاری برای ایجاد وفاداری در مشتری وجود دارد. مثال : 1- همواره نام تجاری مشتری را تشویق نماید، تعامل مشتری با برند را مدیریت کرده و شکل دهد. (تا زمانی که تعامل لذتبخش باشد و دارای سود دوجانبه و بر ضد خواسته مستری نباشد، حتما مشتری در آن مشارکت مینماید) 2- برند باید به دنبال راهی برای ایجاد ارزش برای مشتریان باشد، بهویژه ارزشی که توسط کالا و خدمات سایر رقبا قابلارائه نباشد.
در کتاب The Dream Society به قلم رالف جنسن، به مطلب جالبی برخوردم. به عقیده وی ما از "جامعه اطلاعاتی" در حال گذار به "جامعه رویایی" هستیم. (با این ترتیب باید به موجهای سهگانه آقای آلوین تافلر موج چهارمی اضافه گردد). این جامعه دارای احساسات و عواطفی رویایی است که خیالپردازی و داستانسرایی خالق ارزشهای آنان است.
وی شش "بازار نوظهور حس محور" را معرفی نموده است:
1. ماجراجویی 2. گروه اجتماعی با نقاط اشتراک قوی (باهم بودن، دوستی، و عشق) 3. اهمیت متقابل به یکدیگر 4. ابراز وجود ("من چه کسی هستم؟") 5. آرامش ذهن 6. مبارزه و تلاش برای حفظ یا رسیدن به چیزی (اعتقادات)
هر برندی که به دنبال خلق رابطه حسی است، باید به دنبال راهی برای تحریک این احساس باشد.
شاید با یک مثال از همین کتاب بتوانم توضیح بهتری ارائه نمایم.
در ابتدای هزاره جدید، برند Pedigree رهبر بازار در تولید غذای سگ بود، هرچند که بعد از مدت کوتاهی سهم بازار خود را در مقابل برندهای رقیب در تمام سطوح قیمتی محصولات، از دست داد. در این زمان، تمرکز اصلی برند بر تولید و ارائه پیامهایی در خصوص ویژگی و خصوصیات محصولات به مخاطب بود. در سال 2005 ، آژانس تبلیغاتی TBWA به این شرکت پیشنهاد میدهد که بهجای تمرکز بر ویژگیهای عملکردی محصول به تولید پیامهایی تحت عنوان(عشق به سگها) بپردازد، یعنی بهجای اثر بر مغز مشتری بر قلب وی اثرگذارند.
امروز، این برند با ارائه مشاوره در مورد نگهداری و تغذیه سگ و تاسیس یک خیریه برای پیدا نمودن سرپرست برای سگ، به دنبال بیان حس عشق است.
منبع : رابطه احساسی برند با مشتری چگونه ایجاد میشود ؟
مطالب مرتبط :
شش گام برای ایجاد رابطه احساسی بین برند و مشتری برندینگ احساسی Emotional Branding چیست ؟
تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
برچسب ها :
Emotional Branding ,
رابطه احساسی برند ,
رابطه احساسی ,
برند ,
برندینگ ,
برندسازی ,
رابطه عاطفی با برند ,
branding ,
بازدید : 211
تاریخ : پنجشنبه 06 اسفند 1394 زمان : 21:28 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران تلاش دارد تا به رهبران سازمانهایی که نسبت به برندسازی و برندینگ با رویکردی استراتژیک تعامل مینمایند، مشاورهای حرفهای ارائه نماید. یکی از کاربران سایت در ایمیلی از ما در خصوص توسعه برند Brand Development سوالی پرسیده است. ما نیز بر آن شدیم تا پاسخ وی را در قالب این مطلب ارائه نماییم.
سوال : "عناصر اساسی توسعه برند شامل چه مواردی است ؟"
پاسخ : هر فردی که در جایگاه مدیریت بازاریابی یا مدیریت برند میداند که یک برند برای داشتن یک هویت، تصویر و جایگاه مشخص و واحد در بازار، نیازمند توسعه ارزش ویژه برند به ارزشی جدید و نیازمند خلق راهکاری جدید برای رسیدن به توازن، ثبات و ایجاد مزیت رقبایتی برای حضور بلندمدت و موفق در عرصه رقابت است.
یک مدیر برند، در هنگام ترسیم نقشه فرهنگی عناصر برند خویش باید هنر توسعه برند خود را پیادهسازی ارائه نماید.
برای توسعه برند باید به 10 اصل یا قانون زیر توجه شود :
1- مدیر برند ابتدا باید به دنبال ایجاد زیرساختهای فرایند توسعه برند در درون سازمان خویش باشید (این مقدم بر تبلیغ است).
2- زیرساخت مدنظر شامل تدوین استراتژی جایگاهیابی برند، ارزشهای اساسی و اهداف برند است.
3- ایجاد معنا یا تقویت معنای برند کاملا در ارتباط باهدف برند است. این تقویت معنا باید از طریق داستانسرایی، تبلیغات و تولید محتوا در شبکههای اجتماعی صورت پذیرد.
4- پس از گذشت اندک زمانی ، تداعیات جدید برند آشکار و یا کشف میگردند. تداعیاتی که از مسیر داستانسرایی به تصویر برند متصل شدهاند.
5- اعتقاد به "چکیده و خلاصه حرف برند" Brand Mantra / Brand Essence (باکمی اختلاف همان قول برند Brand Promise) باید از درون سازمان بجوشد تا سبب تمرکز سازمان بر برند شود. این اعتقاد سبب میشود که الهامات خلاقانه افراد در چهارچوب عمومی از پیش تعریفشده برند، به کمک سازمان آید. یادتان باشد که Brand Mantra همان عنوان تبلیغاتی نیست و شامل 3 کلمه است که در خصوص جوهر وجودی برند توضیح میدهد. (تفاوت معنایی Tagline, Mantra, Motto, Slogan)
6- سرمایهگذاران به دنبال ایجاد ارزش برای هویت برند میباشند و تصور مینمایند که تنها با طراحی چند عنصر هویت بصری (کارت ویزیت، وبسایت، سربرگ و ... ) کار برند تمام است و باید شروع به تبلیغات نمایند تا به ارزش هویت برند دست یابند. این کاری است که توسط یک گرافیست در یک آژانس تبلیغاتی غیرحرفهای نیز انجام میشود و نه یک توسط یک مدیر برند استراتژیست.
اما برندهای هوشمند میدانند که بین یک برند با هویتی ساده و یک برند با هویت کاریزما تفاوت بسیاری وجود دارد.
7- تجربه مشتری از برند Brand Experience زمانی به بهترین و زیباترین سطح خود خواهد رسید که محصول یا خدمات در حد ایدهآل خود ارائه گردد.
8- اگر تمام موارد بهدرستی صورت پذیرد، برند مورداحترام و توجه مردم قرارگرفته، ستاره بخت سازمان درخشیده و سودآوری تضمین میگردد. این تلاش باید حتما همراه با صداقت باشد.
9- برندهای معتبر خود را با نیازهای انسانی و اجتماعی افراد برای ایجاد دنیایی بهتر هماهنگ مینمایند.
10- برترین برندها همواره به در جستجوی راهی برای همکاری و همیاری با مشتریان خویش است. با پیشنهاد خدماتی که موجب سینرژی و منطبق باارزشهای مشتری و رفتار و سبک زندگی وی باشد.
امیدوارم که مطالب فوق کمکی به درک بهتر مفهوم توسعه برند نموده باشد. اگر در این خصوص علاقهمند به مطالعه کتابی به زبان انگلیسی نیز هستید، میتوانم کتاب Soulful Branding را به شما توصیه نمایم.
تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
امتیاز : |
30 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 3 |
|
برچسب ها :
برند ,
برندسازی ,
توسعه برند ,
برندینگ ,
بازدید : 235
تاریخ : جمعه 13 آذر 1394 زمان : 0:41 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
روش انتخاب نام برند Brand Name
تیم مشاوران مدیریت ایران :
گاه پیش میآید، برخی افراد کارآفرین برای انتخاب نام برند (انتخاب نام تجاری) BrandName کسبوکار جدید خویش، به ما مراجعه مینمایند.
هرچند که اکثر کارآفرینان سعی دارند تا بر اساس دانش، تجربه و یا از روی علاقه شخصی، یک نام را بهعنوان نام تجاری انتخاب نمایند. در برخی موارد، نام انتخابشده بهخوبی کار میکند و تبدیل به یک برگ برنده میشود، اما در اکثر موارد این انتخاب به بزرگترین اشتباه فرد تبدیل میگردد، اشتباهی که امکان جلوگیری از آن وجود داشته است.
شرکتهای بسیاری بوده اند که پس از سرمایهگذاری مالی و زمانی بر یک برند (باوجود مناسب بودن محصول یا خدمت)، با عدم استقبال مخاطب روبرو شده اند. پس از عارضهیابی دریافتهایم که یکی از مواردی که بر فرایند تصمیمگیری مخاطبانشان اثر منفی داشته است، نامگذاری اشتباه محصول یا خدمت بوده است. توجه شما به بررسی رفتار برندینگ چند شرکت در خصوص نحوه انتخاب نام برند، جلب مینماییم.
بر اساس اطلاعات موجود در سایت CrunchBase ، نامهای تجاری زیر در طی سال گذشته انتخابشدهاند.
Zairge / Xwerks / Synthorx
حال حدس بزنید که این نامهای تجاری، چه میفروشند؟ روی نامها تمرکز کنید ..... من صبر میکنم تا حدس بزنید ... چی شد؟ ..... نتوانستید ؟ شگفتزده نشدم، حتماً قادر به حدس زدن نیستید.
اینگونه اسامی، بیانکننده ماهیت کسبوکار نیستند، مگر آنکه پیشتر با آن کسبوکارها برخورد نموده باشید.
این اسامی مانند بسیاری دیگر از نامهای تجاری، اینگونه نامفهوم هستند.
- برند Zairge در حوزه سیستم مدیریت اموال در جهت افزایش بهرهوری فعال است (Zairge.com) .
- برند Xwerks در حوزه تولید مواد غذایی خاص و ویژه برای ورزشکاران ممتاز فعالیت دارد (Xwerks.com) .
- برند Synthorx در حوزه فنآوری زیستی با استفاده از راهکارهای سنتز مصنوعی فعالیت دارد (synthorx.com) .
تا زمانی که اطلاعات کافی در خصوص نحوه انتخاب نام اینگونه برندها در اختیار نباشد، این برندها بهصورت یک صندوقچه اصرار بهصورت com. هستند.
اکثر شرکتهایی که به آنان مشاوره دادهام، اصرار دارند که حتماً، نام تجاری خود را از بین اسامی تککلمهای با یک یا دو سیلاب انتخاب نمایند و با همان نام هم دامین Com. خود را ثبت نمایند.
اما چرا ؟
- مدیران، از انتخاب نام برند، فقط این دو نکته را میدانند : کوتاه باشد. راحت به یاد بماند.
- ازآنجاییکه تمام اسامی بامعنا یا مرتبط قبلاً ثبتشدهاند، بهسوی اسامی بیمعنا یا نامرتبط سوق پیدا مینمایند.
در ایران نیز ازاینگونه برندها بسیار وجود دارد : msh-star و i-k9 و iuvs
انتخاب نام برند بر اساس "قابل ثبت بودن نام تجاری در دامین com." بزرگترین اشتباه است.
حال به بر اساس اطلاعات سایت CrunchBase، نام برندهای Beep , Shout , Swish ثبتشدهاند.
آنان بسیار ساده، زیبا و قابلیت یادآوری بالایی دارند. لغاتی که تلفظ، خوانش و هجی سادهای دارند.
- Beep : در حوزه فروش تجهیزات هماهنگ و موازی کننده وسایل پخش موسیقی در تمام اتاقهای یک ساختمان، فعالیت دارد.
- Shout : یک برند در حوزه بازار سازی و مطالعات بازار است.
- Swish : ارائه راهکارهای پرداخت همراه Mobile Pose است.
هرکدام از شرکتهای فوق، نامی را مرتبط با ماهیت کسبوکار خویش انتخاب نمودهاند. آنان نامی را برای ایجاد فایده و ارزش پیرامون محصول خود انتخاب نمودهاند.
اما ازآنجاییکه یک کلمه ساده و عمومی را انتخاب نمودهاند، برای انتخاب نام دامین خود از روش نام ترکیبی استفاده نمودهاند. دقت نمایید این نام ترکیبی برای یک برند بینالمللی com. با یک برند منطقهای با پسوند ir. متفاوت است. باید رفتاری مخاطبان برند تحلیل و از ترکیب مناسب بهره برد.
بالاخره کدام بهتر است ؟
- ساده بودن ؟ - تلفظ ساده ؟ - یک کلمه بودن، باقابلیت ثبت همان کلمه برای دامین؟
بر اساس تجربه شخصی، بامعنا بودن نام برند، مهمتر از انتخاب یک کلمه باقابلیت ثبت به عنوان آدرس وب سایت است.
به یاد داشته باشید: ثبت یک دامین مناسب، همیشه امکانپذیر است.
(thisisbeep.com / useshout.com / swishme.com )
این شرکتها بهصورت هوشمندانهای نام برند و سپس با هوشمندی دوچندان، نام دامین را با حفظ معنا و ارتباط، انتخاب نمودهاند.
درصورتیکه برندتان بینالمللی است، میتوانید از my یا the در ابتدا و online یا world در انتها اضافه نمایید. اگر به کمک بیشتری نیاز دارید، ما در تیم مشاوران مدیریت ایران همواره در خدمتتان هستیم. (ویدیو در مورد انتخاب نام برند)
پس لطفاً برای انتخاب نام برندتان کمی فکر کنید و مشورت بگیرید، دستتان را به درون کیسه شانسی نکنید و یک اسم بیرون نکشید.
منبع : برندسازی در شرکت نوپا Startup Branding
تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
برچسب ها :
انتخاب نام برند ,
برند ,
برندسازی ,
مدیریت برند ,
brand name ,
انتخاب نام ,
بازدید : 251
تاریخ : جمعه 08 آبان 1394 زمان : 13:17 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران :
برند Brand و شهرت Reputation بسیار محکم به یکدیگر متصلاند اما مترادف نیستند. این مطلب را ارائه مینمایم زیرا که در بسیاری از شرکتها در هنگام شروع پروژه مدیریت برند یابرندینگ، با این مسئله روبرو شدهام و از مدیران میشنوم که پروژه برند را به پروژه شهرت نام تجاری برای فهم بهتر نیرویهای انسانی سازمان خود، ترجمه مینمایند. حتی مدیری درخواست نمود که ما نیز از واژه شهرت سازی بهجای برندسازی استفاده نماییم !! این مورد بسیار عادی است که عموم مردم، برند داشتن را با شهرت داشتن مترادف میدانند.
با توجه به اینکه برند و شهرت هردو از نوع داراییهای نامشهود (ناملموس/ غیر عینی) شرکت هستند، این ناملموس بودن سبب میشود که تفسیر یکسانی از این دو واژه در ذهن مدیران ایجاد گردد. همچنین موجب شده است تا گرایش و هدفگذاری مدیران به برندسازی و ایجاد شهرت از یک مسیر واحد برنامهریزی گردد.
شهرت و برند، هردو از مسیر برقراری ارتباط با مخاطب شکلگرفته و به دنبال بهبود شناخت و درک مخاطب از کالا یا خدمت هستند.
ازنظر من عملکرد برند دارای ماهیت چندگانه و اثری افزاینده دارد. هدف از برند و عملیات برندسازی، ایجاد اشتیاق و تمایز است. تحریک خریداران به پرداخت وجه بیشتر برای محصولات و خدمات سازمان بهجای اینکه آن پول را جای دیگر صرف نمایند. شهرت حاصل جمع کل سوابق کاری سازمان است.
به زبان ریاضی میتوانم عملکرد برند را به عمل ضرب و شهرت را با عمل جمع تشبیه نماییم.
پس شهرت عبارت است حاصل جمع فعالیتها و اظهارنظرهای گذشته تا امروز سازمان است. در این حالت برند ساخته میشود که این شهرت به را کسب درامد و پول نزدیک نماید. پس یکی از وظیفه مدیریت برند، حفاظت از شهرت سازمان بهمنظور حفظ اعتماد و اعتبار است.
برند نقشی پویا و کنش گرا، اما شهرت نقشی تدافعی دارد. ولی هر دو برای سازمان ضروری است.هر یک میتواند دچار مشکل شده و آسیب ببینند و آسیب یکی بر دیگری تأثیر خواهد گذاشت.
آقای Warren Buffett (مولتی میلیاردر آمریکایی – موفقتر سرمایهگذاری قرن بیستم ) اظهار نموده است :
شهرت شبیه به عضوی از بدن است که میتوان آن را حفظ نمود، اما نمیتوان آن را ترمیم نمود.
جالب آنکه در مقالهای که اخیرا در The sloan Review از دانشگاه MIT مطالعه نمودم به همین مورداشاره شده است و این دو را بهاختصار مقایسه نموده است:
"برند یک مفهوم مشتری محوری است. شهرت یک مفهوم شرکت محور است. برند در مورد ارتباط و تمایز است و شهرت در مورد حقانیت و درستی".
شهرت، موتور محرک برند و کسبوکار شما است. اعتبار و ثبات شهرت سبب جذب مردم، سرمایهگذاران و رهبران خواهد بود. حمایت سهامداران در تخصیص منابع در دسترس خود به سازمان در اثر وجود برند خواهد بود.
همپوشانی عناصر شهرت و برند، این ترتیب نسبتا ساده را پیچیده مینمایند :
برندها موجب افزایش میزان قضاوت مردم در خصوص افراد درون سازمان ( در مورد شیوه کسبوکار یا شبکه توزیع و پخش مورداستفاده، روش جذب رهبران و کسانی آنان را به یکدیگر مرتبط میسازند ) شده است. آگاهی ( دیگر نقطه اشتراک بین برند و شهرت ) از برند و فعالیتهای سازمانی در شبکههای اجتماعی نیز خود باعث ایجاد تلفیق بیشتر شهرت و برند خواهد شد.
اما خطر تمرکز بر یکی از این دو نیز در مقاله the Sloan Review مورداشاره واقعشده است :
تمرکز بر شهرت به بهای عدم توجه به برند موجب پژمرده شدن محصول در بازار میگردد. از طرف دیگر، توجه به برند به قیمت نادیده گرفتن شهرت میتواند به خطر مشابه بی انجامد، مانند پایین آمدن ارزش سهام، مشکل در استخدام نیروی انسانی نخبه و شایسته و حتی تحریم محصولات توسط مشتریان.
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
برچسب ها :
تفاوت بین برند و شهرت ,
برند ,
شهرت ,
بازدید : 267
تاریخ : جمعه 10 مهر 1394 زمان : 15:00 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
|
|
|
مشاوره و آموزش مدیریت توسط تیم تخصصی : تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT - نماینده انحصاری CMCG کالیفرنیای آمریکا در خاورمیانه.
وب سایت رسمی تیم مشاوران مدیریت ایران
http:www.iranmct.com
Iran Management Consultants
Specialties Marketing Management, Sales Management, BSC : Balance Scored Card, Brand Management, Branding, Innovation, Risk Management
|
|
|
|
|
آمار مطالب
کل مطالب : 225
کل نظرات : 0
آمار کاربران
افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
بازدید امروز : 36
باردید دیروز : 143
گوگل امروز : 0
گوگل دیروز : 1
بازدید هفته : 231
بازدید ماه : 1,394
بازدید سال : 8,985
بازدید کلی : 152,527
|
|
|
|