|
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران :
برند Brand و شهرت Reputation بسیار محکم به یکدیگر متصلاند اما مترادف نیستند. این مطلب را ارائه مینمایم زیرا که در بسیاری از شرکتها در هنگام شروع پروژه مدیریت برند یابرندینگ، با این مسئله روبرو شدهام و از مدیران میشنوم که پروژه برند را به پروژه شهرت نام تجاری برای فهم بهتر نیرویهای انسانی سازمان خود، ترجمه مینمایند. حتی مدیری درخواست نمود که ما نیز از واژه شهرت سازی بهجای برندسازی استفاده نماییم !! این مورد بسیار عادی است که عموم مردم، برند داشتن را با شهرت داشتن مترادف میدانند.
با توجه به اینکه برند و شهرت هردو از نوع داراییهای نامشهود (ناملموس/ غیر عینی) شرکت هستند، این ناملموس بودن سبب میشود که تفسیر یکسانی از این دو واژه در ذهن مدیران ایجاد گردد. همچنین موجب شده است تا گرایش و هدفگذاری مدیران به برندسازی و ایجاد شهرت از یک مسیر واحد برنامهریزی گردد.
شهرت و برند، هردو از مسیر برقراری ارتباط با مخاطب شکلگرفته و به دنبال بهبود شناخت و درک مخاطب از کالا یا خدمت هستند.
ازنظر من عملکرد برند دارای ماهیت چندگانه و اثری افزاینده دارد. هدف از برند و عملیات برندسازی، ایجاد اشتیاق و تمایز است. تحریک خریداران به پرداخت وجه بیشتر برای محصولات و خدمات سازمان بهجای اینکه آن پول را جای دیگر صرف نمایند. شهرت حاصل جمع کل سوابق کاری سازمان است.
به زبان ریاضی میتوانم عملکرد برند را به عمل ضرب و شهرت را با عمل جمع تشبیه نماییم.
پس شهرت عبارت است حاصل جمع فعالیتها و اظهارنظرهای گذشته تا امروز سازمان است. در این حالت برند ساخته میشود که این شهرت به را کسب درامد و پول نزدیک نماید. پس یکی از وظیفه مدیریت برند، حفاظت از شهرت سازمان بهمنظور حفظ اعتماد و اعتبار است.
برند نقشی پویا و کنش گرا، اما شهرت نقشی تدافعی دارد. ولی هر دو برای سازمان ضروری است.هر یک میتواند دچار مشکل شده و آسیب ببینند و آسیب یکی بر دیگری تأثیر خواهد گذاشت.
آقای Warren Buffett (مولتی میلیاردر آمریکایی – موفقتر سرمایهگذاری قرن بیستم ) اظهار نموده است :
شهرت شبیه به عضوی از بدن است که میتوان آن را حفظ نمود، اما نمیتوان آن را ترمیم نمود.
جالب آنکه در مقالهای که اخیرا در The sloan Review از دانشگاه MIT مطالعه نمودم به همین مورداشاره شده است و این دو را بهاختصار مقایسه نموده است:
"برند یک مفهوم مشتری محوری است. شهرت یک مفهوم شرکت محور است. برند در مورد ارتباط و تمایز است و شهرت در مورد حقانیت و درستی".
شهرت، موتور محرک برند و کسبوکار شما است. اعتبار و ثبات شهرت سبب جذب مردم، سرمایهگذاران و رهبران خواهد بود. حمایت سهامداران در تخصیص منابع در دسترس خود به سازمان در اثر وجود برند خواهد بود.
همپوشانی عناصر شهرت و برند، این ترتیب نسبتا ساده را پیچیده مینمایند :
برندها موجب افزایش میزان قضاوت مردم در خصوص افراد درون سازمان ( در مورد شیوه کسبوکار یا شبکه توزیع و پخش مورداستفاده، روش جذب رهبران و کسانی آنان را به یکدیگر مرتبط میسازند ) شده است. آگاهی ( دیگر نقطه اشتراک بین برند و شهرت ) از برند و فعالیتهای سازمانی در شبکههای اجتماعی نیز خود باعث ایجاد تلفیق بیشتر شهرت و برند خواهد شد.
اما خطر تمرکز بر یکی از این دو نیز در مقاله the Sloan Review مورداشاره واقعشده است :
تمرکز بر شهرت به بهای عدم توجه به برند موجب پژمرده شدن محصول در بازار میگردد. از طرف دیگر، توجه به برند به قیمت نادیده گرفتن شهرت میتواند به خطر مشابه بی انجامد، مانند پایین آمدن ارزش سهام، مشکل در استخدام نیروی انسانی نخبه و شایسته و حتی تحریم محصولات توسط مشتریان.
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
برچسب ها :
تفاوت بین برند و شهرت ,
برند ,
شهرت ,
بازدید : 267
تاریخ : جمعه 10 مهر 1394 زمان : 15:00 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران :
جایگاه و نقش آموزش فروش در سازمانتان چیست ؟
آیا وجود آموزش فروش برای سازمانتان جز بایدهاست و یا فقط برای خالی نبودن عریضه است؟ آیا هدف مدیریت سازمان از برگزاری دورههای آموزش فروش تنها صرف بودجهای است که در اختیار دارد و یا قسمتی از استراتژی آگاهانه وی برای دستیابی به اهداف است.
چگونه کارشناسان فروش یا فروشندگان سازمان بر اساس نیاز سازمان مورد آموزش قرار میگیرند.
چه بسیار سازمانهایی دیدهشدهاند که آموزش فروش را تلف کردن پول و زمان دانسته و اعتقاددارند که فروشنده غیرحرفهای بر اساس مرور زمان و با کسب تجربه به فروشنده حرفهای تبدیل میشود. پس چرا باید زمان و پول خود را بر آموزش فروش سرمایهگذاری نمایند؟
در برخی موارد حتی برخی فروشندگان بسیار باسابقه دچار مشکلاتی اساسی در نحوه فروش خویش هستند. اشتباهاتی که هرگز به آنان گوش زد نشده است. زیرا هیچ مدیری آنان را مورد ارزیابی قرار نداده است (البته اگر مدیر بداند که چگونه باید ارزیابی نمود) و تنها به فروشنده خود یک کلمه معجزهآسا گفته است : بفروش.
فروشنده نیز با سعی و خطا و گریزان نمودن و جذب برخی مشتریان، فروش سازمان را انجام داده است.
حال قصد آن دارم که در مورد میزان اهمیت آموزش فروش به فروشندگان سازمان، توضیحاتی ارائه نمایم.
افزایش درآمد :
واحد فروش سازمان، واحد پولسازی سازمان است. بقیه واحدها بهعنوان واحدهای پشتیبان هستند.
در این دنیا رقابتی کنونی، جایی که شرکتهای برای جلبتوجه و جذب مشتری در حال رقابت شدید هستند، - مهمترین مسئله برای یک فروش حرفهای عبارت است از ارائه محصول مناسب به مشتری مناسب در فرصت زمانی پیش رو . با ارائه آموزش حرفهای به فروشندگان، سازمان در خصوص عدم اتلاف زمان و بهکارگیری روشهای غلط آموزش واکسینه خواهد شد.
افزایش شناخت محصول :
اطلاعات کافی در خصوص محصولات سازمان و محصولات مشابه رقبا، بسیار ضروری و اساسی است. هر فروشنده تازهکاری باید محصولات و خدمات سازمان بهدرستی آشنا گردد پیش از آنکه فروش آنان را آغاز نماید. یک دوره آموزش فروش حرفهای، دانش فروشنده را به چالش کشیده و مدیران سازمان را از میزان تسلط فروشنده به محصول و یا خدمت سازمان آگاه میسازد. اطلاعات را میتوان به روشی معین و معتبر در اختیار فروشندگان قرار داد. ما حتی در طی دوره آموزشی فروشندگان اجازه خروج از کلاس را نمیدهیم تا مبادا اطلاعاتی را ازدستداده و یا دچار سوءتفاهم شوند.
انطباق رویه :
آموزش فروش، بر اساس به اشتراک گذاردن اطلاعات است : اطلاعات اصلی در خصوص فرایندهای فروش، انتظارات، شناسایی نیازها و ارائه راهکارها و اتمام فرایند فروش است. بهعلاوه، در بسیاری از صنایع، سازمانها نیاز به پیگیری قواعد و قوانین معین در فروش محصولات و خدمات خود هستند. مثلا در بخش خدمات و در حوزه صنعت بیمه، فروشندگان بیمه باید بر اساس ساختار قوانین و ضوابط حوزه جغرافیایی تحت پوشش خود، عمل نمایند. اگر فروشندگان به این قوانین مسلط نباشند، حتما خود و شرکت بیمه را دچار مشکلات حقوقی خواهد نمود. پس فروشنده باید از الزامات و بایدها مطلع باشد.
آموزش مهارتها :
فروش، هنر و علم است، که شامل تحلیل آماری و مهارت ارائه راهکارهای خلاقانه است. با آموزش تیم سازی، رهبری و مهارتهای ارتباطی به مدیران سازمان، فروشندگان نیز با برخورداری از این حمایت علمی و عملی مدیران خود، قادر به ارائه مناسب کالا و خدمات به مشتریان بالقوه خواهند بود. پس آموزش در نهایت کمک به فروش بیشتر و افزایش سطح درامد سازمان خواهد بود.
انگیزه به تیم فروش :
فروش یک شغل پرفشار است که بهراحتی موجب ایجاد حس ناامیدی و سرخوردگی در بین اعضای تیم فروش میگردد. آموزش فروش فرصتی برای مدیران است تا انگیزه را در بین اعضای تیم فروش بالا حفظ نمایید. با عملیات تیم سازی و برگزاری کارگاههای تقویت روحیه تیم فروش، مدیران از وجود تمرکز تیم فروش بر اهداف سازمانی اطمینان حاصل مینمایند. تمرکز موجب افزایش وجوه نقد در گردش و بهرهوری سازمانی میگردد.
اطمینان از ارزشهای تجاری و اخلاقی :
با ارتقاء اهداف فروش، ریسک بیتوجهی کارکنان به ارزشهای تجاری و اخلاقی سازمان بالا میبرند. برای اینکه یک سازمان در بلندمدت به موفقیت دست یابد، باید در خصوص توجه کارکنان به ارزشها و اخلاقیات اطمینان حاصل نماییم.
بهطور خلاصه ، یک برنامه آموزش فروش :
1- سبب افزایش کارایی و بهرهوری فروشنده است. 2- سبب افزایش توانمندی فروشنده است. 3- سبب بهبود نرخ بازگشت سرمایهگذاری ROI سازمان میگردد.
سرمایه مالی وز مانی تخصیص دادهشده به آموزش تیم فروش باید به ثبات و رقابتپذیری بلندمدت سازمان کمک نماید. آموزش باید موجب ایجاد انگیزه در تیم فروش و بهروزرسانی اطلاعات آنان با در نظر داشتن اطلاعات محصولات، بازار و رقبا باشد.
مطالب مرتبط :
تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
امتیاز : |
20 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 2 |
|
برچسب ها :
فروشنده ,
آموزش فروشنده ,
آموزش مدیریت فروش ,
آموزش فروشندگی ,
آموزش فروشندگی حرفه ای ,
فروش ,
بازدید : 482
تاریخ : جمعه 03 مهر 1394 زمان : 12:04 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
هنگامیکه بحث از مذاکره پیش میآید، همگان به اصول و فنون مذاکره میاندیشند، حالآنکه بخشی از این اصول مرتبط با تشریفات مذاکره و چیدمان وسایل است.
یکی از این موارد نیز مرتبط محل استقرار کارکنان، پیرامون میز جلسه مذاکره (کنفرانس یا نشست کارکنان با ریاست سازمان) است. (دقت نمایید که از کلمه رئیس و نه مدیر استفاده مینماییم)
محل نشستن فرد در پشت میز جلسه خود یک بیانیه سیاسی در مورد جایگاه و نقش فرد در فرایند گفتگو و اهمیت وی در جایگاه سازمانی خویش است.
در قرونوسطی، مقام و اصالت خانوادگی هر فرد از محل نشستن وی در مجالس رسمی مشخص میگردید و بسیار پیش میآمد که به خاطر اختلاف بر سر محل نشستن کار به شمشیر کشیدن بر روی یکدیگر میرسید. به همین دلیل است که امروزه جایگاه هر فرد در پیرامون یک میز شام رسمی با کارتهایی حاوی نام افراد مشخصشده است. حتی در امریکا، هنگامیکه وزرای کابینه برای ادای توضیحات به کمیتههای مختلف سنا حاضر میشوند، جایگاه وزیر و دستیاران وی با کاغذی از پیش مشخصشده است.
در جلسات مذاکره تجاری حرفهای و سیاسی، معمولا جایگاه افراد توسط میزبان مشخص میگردد. اینکه در زمان جلسه مذاکره در کجای میز نشسته باشید بر زبان بدن و نحوه انتقال صحیح پیام غیرکلامی به مخاطب بسیار موثر است. جایگاه فیزیکی، القاکننده نحوه درک دیگران از شماست. زیرا تا حدی از روی محل نشستن شما، میتوان پی به نقشتان در طی جلسه برد.
با در نظر داشتن موارد فوق، قصد دارم تا در مورد قواعد ناگفته اما بسیار مفید محل نشستن در اتاق جلسه مذاکره توضیحاتی ارائه نمایم.
این قواعد را بدانید. بکار گرفتن یا نگرفتن آن بر عهده شماست. اما تاکنون حداقل در چند صد جلسه شرکت داشتهام که با شرایط زیر چیدمان شده بودند.
ادامه مطلب
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
برچسب ها :
میز مذاکره ,
مذاکره ,
تشریفات مذاکره ,
چیدمان وسایل ,
اصول و فنون مذاکره ,
بازدید : 421
تاریخ : جمعه 03 مهر 1394 زمان : 10:25 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران :
در تمام مدتی که در حال آموزش هستم، یکچیز برایم خیلی مهم بوده : چگونه دانشجویان و کارآموزانم را به یک میلیارد موفق تبدیل نمایم. در چند مورد بسیار موفق بودهام و حالا قصد آن دارم تا هر چیزی که آموختهام و در این افراد دیدهام با شما در میان گذاریم.
اما باید خاطرنشان نمایم که پیش از شروع به آموزش به دانشجویانم، ابتدا به سراغ مطالعه زندگی تعداد زیادی از میلیاردهای دنیای کسبوکار رفتم. اما نهفقط برای اینکه در مورد میزان ثروت آنان آمار و اطلاعات جمعآوری نمایم، بلکه در خصوص روش مدیریت ثروت و تولید ثروت از سرمایه در دسترس خود، اطلاعاتی مناسبی کسب نمایم.
و حالا قصد به اشتراک گذاشتن این اطلاعات را با شما دارم. امیدوارم که برای شما مفید باشد و بدانید که برای بهکارگیری از این نکات، مهم نیست که در چه سطحی از درآمد یا موقعیت مالی هستید.
1- میلیاردها سخت کار میکنند.
خیلی از مردم فکر میکنند که تنها راه برای موفقیت، برنده شدن بلیت بختآزمایی (لاتاری) آنان است، ولی خبر بد آنکه نتایج تحقیقات نشان داده است که 90 درصد برندگان لاتاری در حد 5 سال بعد از برنده شدن خود به جایگاه مالی پیشین خود برگشته و همه پول خود را خرج نمودهاند.
میلیاردرها آموختهاند که راه میانبری برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد. بنابراین، با سخت کار به اهداف خود دست میابند.
من نیز، کسب جایگاه کنونی خود (هرچه که هست) را ناشی از تلاش و کوشش خویش میدانم.
زمانی که در دوران دبیرستان برنامهنویسی وبسایت را شروع نمودم، نه مربی و نه سرمایه و نه حتی یک کتاب وجود داشت، اما تلاش و پشتکار زیادی داشتم. بهجای بیرون رفتن با دوستان و یا بازی با ویدیو گیم ها، ساعتها جلوی کامپیوتر در حال آزمونوخطا کردن برای کد نویسی بودم و سرانجام اولین سفارش طراحی یک وبسایت را بعد از 3 سال گرفتم. شاید خیلی دیر بود اما سرانجام اتفاق افتاد.
اما بعد از تجربه شغلهای مختلف نهایتا به جایگاهی رسیدم که روزگاری آرزوی آن را در سر داشتم و همه آن ناشی از عدم ترس از کار سخت میدانم.
2- میلیاردها بر کار خود تمرکز دارند.
فقط تلاش زیاد، سبب موفقیت نمیشود. باید تمام تلاش خود برای دستیابی به یک هدف صحیح و مشخص متمرکز نمایید.
یادتان هست که با ذرهبین برگهای خشک را میسوزاندیم ؟ زمانی برگ شروع به سیاه شدن و دود کردن مینمود که قطر لکه نور بسیار کوچک میشود . به این معنا که تمرکز نور در یک نقطه به حداکثر خود میرسید. آیا تاکنون با فردی که در یک کسبوکار میلیاردر شده و ناگهان آن را رها کرده باشد و به سراغ کار دیگری برود، برخورد داشتهاید ؟
همه ما میخواهیم که میلیارد شویم، اما افرادی که یک مسیر را نمیتوانند انتخاب و بر کار خود تمرکز ندارند، هرگز میلیارد نمیشوند.
3- میلیاردها به ریسکها توجه مینمایند.
سرمایهگذاری در بازارهای بورس بینالمللی یکی از بهترین فرصتهای برای تولید سرمایه است. موانع ورود بازار بسیار کم و اگر قوانین را بهدرستی بیاموزید، ریسک آن تقریبا پایین است.
هر رویکردی که برای کسب درآمد دارید، به ریسکها احتمالی آن نیز بی اندیشید. این به معنای ریسک ناپذیری نیست بلکه به معنای تخمین ریسکهای احتمالی است. برای این منظور باید دانست که چه میزان ریسک به ازای چه میزان درآمد به وجود میآید. اگر میزان ریسک بیش از میزان درامد باشد، حتما از آن حذر نمایید. اما اگر برعکس باشد، شاید فرصت مناسبی پیشآمده است.
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
برچسب ها :
بازاریابی ,
میلیاردر ,
روش میلیاردر شدن ,
زندگی میلیاردر ,
بازدید : 224
تاریخ : جمعه 30 مرداد 1394 زمان : 18:37 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران :
بازاریابان در یک نکته با صیادان ماهی تشریکمساعی دارند.
صیاد، ابتدا به صید و سپس به تازه نگهداشتن ماهی میاندیشد. بهطور مشابه، بازاریابان نیز در بازاریابی ابتدا به روش جذب مشتری و سپس چگونگی نگهداشت مشتری میاندیشند. پسوفادارسازی مشتری باید یکی از اولویتهای مدیریت بازاریابی باشد، در غیر این صورت، مشتریهایی که با تلاش و خوندل بهسوی برند جذبشده، پیش از اینکه بفهمید چه اتفاقی افتاده، شما را رها و محو میشود.
حال برای جلوگیری از روند،به بیان 25 نکته برای وفادارسازی مشتری خواهیم پرداخت.
1- به اشتراک گذاشتن ارزشها :
برای ایجاد یک رابطه قوی با مشتریان، باید به دنبال ایجاد ارزش برای مشتریان باشید. بر اساس نتایج تحقیقات موسسه آمریکاییCorporate Executive Board که حدود 7هزار نفر پرسش واقعشدهاند، 64درصد این افراد با برندی ارتباط برقرار نمودهاند که ارزشهایی را به آنان منتقل نموده است. در حقیقت، تسهیم ارزشها، یکی از مهمترین و اثرگذارترین روشها برای ایجاد تجربه برند در ذهن مخاطب است.اگر به دنبال مشتری وفادار هستید، به مشتری بگویید: چرا این برند وجود دارد و چه خصوصیاتی را نمایندگی مینماید.
2- مشتری-customer-service" title="خدمت به مشتری" target="_blank">خدمت به مشتری را به صورت صحیح ارائه نمایید.
تیتر کاملا واضح است. اگر خدمت به مشتری Customer Service به صورت صحیح به مشتری منتقل ارائه گردد، موجب افزایش طول عمر خرید مشتری(مشتری بازگشتی) میگردد. از تخریب و سیاه نمایی رقیب برای ایجاد تمایز بپرهیزید. برای مثال برند Zappos (فروشگاه البسه) برای اولین خرید از این فروشگاه یک کارت تخفیف ویزا به مبلغ 25 دلار برای خرید مجدد ارائه مینماید و برخی بازیهای انگیزشی و امتیازی دیگر را برای تحریک مشتری به خرید مجدد تعریف نموده است.
برای شروع، ابتدا به مشتری گوشداده و دغدغههای آنان را بهموقع و به بهترین شیوه پاسخ دهید.دستیابی به مکانهای ارائه کالا و خدمات را آساننمایید. راههای ارتباطی نظیر ایمیل، شماره تماس و شبکههای اجتماعی را در معرض دید مشتری قرار دهید. به هر دری بزنید تا موجب تعجب مشتری گردد.
ادامه مطلب
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
برچسب ها :
وفاداری ,
وفادارسازی ,
وفاداری مشتری ,
وفادار نمودن ,
بازدید : 289
تاریخ : جمعه 05 تیر 1394 زمان : 13:51 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
نظرات (0)
|
|
|
|
منبع : چگونه مشتریان را به خرید مجدد متقاعد نماییم
شرکتهای کوچکی که در دهه اخیر به موفقیتهای بزرگی دست پیدا نمودهاند، همگی بر بازگشت مجدد مشتری تأکید داشته و خرید مجدد مشتری را عامل حیاتی موفقیت کسبوکار خویش میدانند.در یک بازار رقابتی، یک شرکت نوپا (استارتاپ)، زمانی از سایر شرکتهای موفق و در حال رشد متمایز خواهد شد که حمایت مناسبی از مشتریان خود به عمل آورد.
مشتریانی که برای خرید مجدد مراجعه مینمایند(مشتریان بازگشتی Return Customers)، بهترین ترویجدهندگان برند سازمان هستند. این مشتریان از طریق تبلیغات دهانبهدهان WOM به حمایت برند میپردازند. یکی از این شرکتها Uber اوبر است که در حوزه سرویس همسفری آنلاین در سانفرانسیسکو تأسیس شد. مشتریان این شرکت از طریق اپ تلفن همراه تقاضای سواری کرده و موقعیت رانندهٔ خود را ردیابی میکنند. مدیر اجرایی این شرکت در گزارش اعلام نمود که 95 درصد مشتریان جدید این شرکت ناشی از توصیه مشتریان قبلی آنان بوده است. در حقیقت به ازای هر 7 خودروی اجاره شده توسط مشتریان کنونی، یک مشتری جدید ایجاد میگردد.
در حقیقت، تعداد "مشتریان بازگشتی" یا "مشتریانی که خرید مجدد انجام میدهند" یک شاخص بااهمیت برای ارزیابی ارزش و کیفیت خدمات ارائهشده است. این شاخص بیانکننده سطح رضایت مشتریان است که بقای آتی سازمان را رقم خواهند زد.
برخی سازمانها از طریق ارتباط نفربهنفر با تعداد محدودی مشتری، برنامه وفاداری مشتری به برند را با ارائه اعتبارهای تشویقی اجرایی نموده و تا حد زیادی بازگشت مشتری را تضمین مینمایند. اما سازمانهایی که به دنبال جذب تعداد نامحدودی مشتری هستند، با تمرکز بر خدمت به مشتری و افزایش سطح رضایت مشتریان، مشتریان را هدف قرار داده و روح آنان را با برند درگیر مینمایند.
پس، مشتریان بازگشتی موجب افزایش درامد سازمان میگردند. 5درصد افزایش در فرایند ابقای مشتریان کنونی، موجب افزایش 125 درصدی در سود سازمان میگردد. زیرا جذب هر مشتری جدید 7 برابر گرانتر از حفظ مشتری کنونی است. پس شرکتهایی که بر بازگشت مشتری کنونی خویش متمرکز هستند، میزان زیادی از بودجه ترویجی خود صرفهجویی مینمایند.
برای حفظ مشتری در یک شرکت نوپا، این 5 استراتژی را بهکارگیرید:
1- یک اجتماع قوی از مشتریان شکل دهید.
تبدیل تعاملات تجاری به یک تجربه اجتماعی، یکی از راههای مناسب برای تشویق مشتریان به بازگشت است. برای مثال Sofi که یک سایت ارائه وام دانشجویانی است که از طریق یک برنامهبازاریابی داخلی در داخل سیستم اجتماعی-اقتصادی خود، به موفقیت بسیار دستیافته است. این اجتماع به Sofi اجازه میدهد تا با مشتریان خود در ارتباط مستقیم بوده و مصرفکنندگان خدمات آنان از طریق همین برنامه قادر به برقراری ارتباط با سایر اعضای این اجتماع هستند.
2- درک ارزش چرخه عمر مشتری CLV.
نزدیک شدن به مشتری از طریق ایجاد تغییر زندگی آنان، موجب تشویق مشتری به وفاداری است. در اصل، سازمان نقش مهمی در زندگی مشتری ایفا خواهد نمود. مثل ایفای یک نقش موثر در زمان خرید خانه، بستری شدن در بیمارستان، استخدام در شغل جدید. در تمام این موارد، مشتری بلافاصله حمایت سازمان یاد نموده و در وقایع مهم بعدی زندگی خویش، نام سازمان را در صدر لیست ذهنی خود قرار میدهد.
3- شخصیسازی تجربه مشتری.
شخصیسازی تجربه مشتری، میزان اهمیت سازمان به مشتری را نشان میدهد. این شخصیسازی باید در تمام ارکان ارتباطات تجاری حضورداشته باشد. برای مثال، در شرکتی نوپای نیویورکتی به نام Thumbtack در حوزه کاریابی در سال 2009 تأسیس شد. این شرکت بر اساس تحلیل اطلاعات عمومی افراد حرفهای، 3 فرصت شغلی جدیدی که بلافاصله قادر به جذب آنان است را از طریق ایمیلهای شخصیسازیشده به آنان پیشنهاد میدهد.
4- تمرکز بر رشد ثابت و آهسته.
شاید واژه "آهسته" برای اغلب کارآفرینان جذاب نباشد، اما در زمانبندی خویش، شادی مشتری را نسبت به رشد سریع در الویت نخست قرار دهید، زیرا مشتری شاد، کیفیت خدمات را بهتر درک مینمایند. برای مثال سایت TaskRabbit که در حوزه برونسپاری پروژهها در یک شهر سال 2011 تأسیس شد تا 2015 در 19 شهر فعالیت دارد. رشد کسبوکار آنان شاید آهسته باشد اما هدفمند و پیوسته است.
5- مدیریت عرضه و تقاضا.
برای آنکه به رضایت مشتری (طرف تقاضا) دستیابید باید مطمئن شوید که طرف عرضه که همان تأمینکنندههای شما هستند نیز خوشحال هستند. در مورد همان برند Uber ، هنگامیکه مدیران این شرکت متوجه شدند که بسیاری از رانندگان در خصوص همکاری با این شرکت دچار تردید هستند، تصمیم به ارائه تخفیف در بیمه سلامت، خدمات تعمیر خودرو و اعتبار شارژ تلفن همراه برای رانندگان نموده است. اگر همین موارد از سوی مدیران مور بیتوجهی واقع میشد، همین موارد موجب تعدیل این کسبوکار میشد.
کارآفرینانی که بخواهند خود را در جریان رقابت حفظ نمایند باید بر مشتری مداری و شادی مشتری تمرکز نمایند. شرکتهای استارتاپی که بر اساس شادی مشتری تأسیسشدهاند، حتما فرایندهای تجاری استانداری برای افزایش سطح کیفیت خدمات خوددارند.مشتریان راضی حتما برای خرید مجدد بازگشته و دیگران را نیز با خود خواهند آورد.
تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
امتیاز : |
20 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 2 |
|
برچسب ها :
خرید مجدد ,
مشتری ,
مشتری جدید ,
مشتری مداری ,
شادی مشتری ,
مشتریان بازگشتی ,
Return Customers ,
هنر متقاعدسازی مشتریان ,
هنر متقاعدسازی ,
متقاعدسازی مشتریان ,
بازدید : 2393
تاریخ : یکشنبه 24 خرداد 1394 زمان : 8:45 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران :
تلاش برای حل مسائل Problem Solving (تجاری یا اداری) سازمان با مشارکت کارکنان، موجب حمایت و تشویق اعضا به هوشمند سازی فضای کار خواهد شد. این عمل هیچ اثر سویی بر کارکنان نخواهد گذاشت، زیرا که آنان خود را بخشی از فرایند حل مشکلات و امید سازمان دانسته و سطح وفاداری آنان را ارتقا خواهد داد.
بهتر است به کارکنان خویش بیاموزید که پیش از طرح مسئله در حضور مدیر خویش(حتی اگر فوریت داشته باشد)، ابتدا تعدادی راهحل مناسب پیدا نموده و در هنگام بیان صورتمسئله، راهکارهای برونرفت از آن را نیز پیشنهاد دهند.
پرفسور Shoji Shiba (استاد ژاپنی و متخصص مدیریت کیفیت) بهبود کیفیت فرایندهای موجود در سازمان را، راهکار نهایی حل مشکلات میداند. وی یک مدل هفت مرحلهای برای حل مسائل را ارائه نموده است. مدلی بسیار ساده که در حل مسائل پیچیده بسیار موثر است.این مدل بر رابطه بین اندیشه و عمل، تمرکز داشته و آن را حیاتی میداند.
ادامه مطلب
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
برچسب ها :
حل مسائل ,
حل مسئله ,
فنون حل مسئله ,
تصمیم گیری ,
تصمیم سازی ,
Problem Solving ,
مسئله ,
راهحل ,
مشکلات کسبوکار ,
حل مشکلات تجاری ,
پرفسور شیبا ,
مدل 7 مرحلهایروش تصمیم گیری ,
روش حل مسئلهمسئله یابی ,
مسئله شناسی ,
مسئله و تعریف مسئله ,
انواع مسئله ,
بازدید : 513
تاریخ : جمعه 01 خرداد 1394 زمان : 11:38 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران :
دستیابی به بهترین نتایج و بالاترین سطح عملکرد تیم فروش
آموزش حرفهای تیم فروش و بازیهای رایانهای، هردو بسیار مورد علاقه هستند. هنگامیکه یک بازی جدید را آغاز منمایید ، بعد از 30 ثانیه خواهید باخت. اما پس از گذشت زمان و تکرار بازی با نحوه و اصول صحیح بازی آشنا شده و از شکستهای پیشین خود درس گرفته و تلاش شما بر عدم تکرار این خطاها در نوبتهای بعدی است.
شرکتها نیز از همین فرایند برای آموزش تکنیکهای فروش حرفهای (آموزش تکنیکهای مهندسی فروش) استفاده مینمایند. اگر سازمان توانایی استفاده از منابع و تجربیات آموزشی داخلی خود را نداشته باشد، معمولاً از مدرسین باتجربه فروش برای برنامهریزی و تولید محتوای آموزشی بهره میگیرد.
آموزش تیم فروش باید در جهت کمک به موفقیت فروشنده طرحریزی گردد. مانند راهنمای بازی رایانهای که نکات کلیدی و حیاتی و مواردی که باید از آن حذر گردد را تشریح و بازیگر در دستیابی به جایزههای بیشتر کمک مینماید.
هنگامی آموزش حرفهای تیم فروش با موفقیت همراه است که اعضای تیم فروش در بالاترین سطح عملکردی خویش باشد.
ادامه مطلب
امتیاز : |
10 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 1 |
|
برچسب ها :
فروش ,
آموزش فروش ,
آموزش فروشندگی ,
آموزش فروش حرفه ای ,
آموزش فروشندگی حرفه ای ,
بازدید : 229
تاریخ : شنبه 26 اردیبهشت 1394 زمان : 10:38 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
نظرات (0)
|
|
|
|
تیم مشاوران مدیریت ایران :
بازار B2B یا Business To Business همان بازار معاملاتی بین شرکتها (شرکت با شرکت) است.
نتایج حاصل از تحقیق انجامشده در خصوص خواستههای نوین مشتری در بازار B2B نشان میدهد که در بین عوامل مؤثر بر فرایند تصمیمگیری خرید، "قیمت" اولین و یا حتی دومین عامل مؤثر بر این فرایند نیست. حالآنکه شرکتها بدون داشتن یک برنامه بازاریابی خاص و هدفمند از تخفیف قیمتی بهعنوان ابزار استراتژیک ترفیعات فروش Sales Promotion برای افزایش تعداد یا حجم فروش استفاده مینمایند.
اغلب فروشندگان بسیار به تخفیف دادن علاقهمند هستند. البته نه برای اینکه نگران میزان هزینههای متحمل شده توسط مشتری خویش باشند، بلکه به دنبال سرعت بخشیدن به فرایند مذاکره فروش و رسیدن به پورسانت یا اهداف فروش خویش هستند.
ادامه مطلب
امتیاز : |
20 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 2 |
|
برچسب ها :
فروش ,
تخفیف ,
مدیریت فروش ,
بازاریابی ,
تخفیف فروش ,
b2b ,
بازدید : 243
تاریخ : جمعه 11 اردیبهشت 1394 زمان : 14:22 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
نظرات (0)
|
|
|
|
ارزش گذاری برند - مشاوره تعیین ارزش برند
Brand Evaluation
امروزه ارزش گذاری تنها بر اساس داراییهای ملموس یک شرکت در سطح جهانی و حتی منطقه ای و یا شاید در یک کشور در کشورهای پیشرفته و تا حدودی در کشورهای در حال توسعه ،امری منسوخ گشته است. اگر قبول داشته باشیم که برند، چتری از بر سر تمامیه اعمال و رفتار سازمان کشیده شده است.اکنون تمامیه شرکتهایی که دارای برند معتبر میباشند، سعی دارند تا قدرت سازمانی خود را در زیر چتر ارزش برند به جهانیان اعلام نمایند. ارزش گذاری برند در جهان بر اساس استاندارهای متفاوت و توسط سازمانهای خصوصی مختلفی در جهان انجام میگردد، اما در بین تمامیه روش ها، سه روش بسیار معروف میباشد.
اما باید در نظر داشت که معروفیت یک روش الزاما به معنای بهترین روش ممکن نیست. تعیین ارزش برند کاریست تیمی و نیاز به دانش کافی نسبت به محیط داخل و خارج سازمان داشته و قسمتی از حوزه مدیریت برند می باشد.
تیم مشاوران مدیریت ایران از روش اینتربرند به عنوان یکی از کارآمدترین و به روزترین روش های ارزش یابی برند، استفاده می نماید. شرکت هایی مانند Del، Benz، BMW از این روش برای تعیین ارزش برند خود استفاده می نمایند.
مدل اینتربرند
به طور كلی، روش ارزیابی اینتربرند شامل 5 گام است :
- بخشبندی Segmentation
- تحلیل مالی Financial Analysis
- تحلیل تقاضا Demand Analysis
- تحلیل قدرت برند Brand Strength Analysis
- محاسبه ارزش برند Brand Value Calculation
ضمنا، تیم مشاوران مدیریت ایران برای ارزیابی ارزش برند در دنیای مجازی (ارزش یابی برند آنلاین) با استفاده از تکنیک دو عاملی و ابداعی CMCG ارزش برندهای آنلاین را تعیین نموده که البته برای تعیین عناصر اساسی و تشکیل دهنده آن نیز از استاندارهای شرکت اینتربرند استفاده میگردد.
امتیاز : |
20 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 2 |
|
برچسب ها :
ارزش گذاری برند ,
مشاوره تعیین ارزش برند ,
مشاوره برند ,
ارزش برند ,
تعیین ارزش برند ,
ارزش گذاری ,
Brand Evaluation ,
ارزش یابی برند آنلاین ,
ارزش یابی برند ,
تکنیک دو عاملی و ابداعی CMCG ,
بازدید : 542
تاریخ : دوشنبه 17 فروردین 1394 زمان : 20:01 |
نویسنده : تیم مشاوران مدیریت ایران |
لینک ثابت |
نظرات (0)
|
|
|
صفحات وبلاگ |
|
|
تعداد صفحات : 23
|
|
|
|
|
|
|
مشاوره و آموزش مدیریت توسط تیم تخصصی : تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT - نماینده انحصاری CMCG کالیفرنیای آمریکا در خاورمیانه.
وب سایت رسمی تیم مشاوران مدیریت ایران
http:www.iranmct.com
Iran Management Consultants
Specialties Marketing Management, Sales Management, BSC : Balance Scored Card, Brand Management, Branding, Innovation, Risk Management
|
|
|
|
|
آمار مطالب
کل مطالب : 225
کل نظرات : 0
آمار کاربران
افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
بازدید امروز : 20
باردید دیروز : 143
گوگل امروز : 0
گوگل دیروز : 1
بازدید هفته : 215
بازدید ماه : 1,378
بازدید سال : 8,969
بازدید کلی : 152,511
|
|
|
|